عقل و دين و سازگاري آن دو در اصول « الكافي » - صفحه 67

معناى ديگر آن را رشد و خرد ، در برابر حماقت و ابلهى دانسته اند. ۱ واژه شناسان عرب نيز از به كار بردن عقل در معناى «قلب»، «تمييز»، «تأمّل كردن در كارها»، «قلعه و حصن» و«استعدادى كه با آن آگاهى و علم تحقّق مى يابد» سخن گفته اند. ۲ در نتيجه ، عقل در معناى لغوى ، همان عِقال كردن و بستن هواى نفس است تا انسان به تمييز حق از باطل ، و فهم صحيح نايل آيد. در تعريف ديگر ، عقل ، به معناى علمى آمده است كه توسط قوّه عقل به دست مى آيد، يعنى مدركات قوّه عاقله. نيز به معناى علمى كه مقدّمه انجام دادن كارهاى نيك و دورى جستن از كارهاى بد است ، به كار رفته است. ۳
عقل از نظر محمّد بن زكرياى رازى ، اين گونه است : معناى لغوى، كلمه عربى و قرآنى آن ، بستن پاى شتران، بند نهادن بر زبان و بازدارش از سخن ، نيست، بلكه به مفهوم واژه اوستايى و پهلوى «خرد» ، يعنى قوّه مدركه انسانى، عزم و تصميم باشد، و گوهر اين نيروى دريافت انديشگى ، همانا نور يزدانى و خرد، معبّر از «اورمزدا» به معناى دانا و حكيم است، همان كه علم و معرفت و خودآگاهى را به جان (روح و نفس) آدمى ارزانى مى دارد، رهاننده از جهل و ظلمت و بى خبرى است .
در نگاه رازى ، عقل (خرد) ، گوهر خدايى است كه با فلسفه ، شناخته مى شود و نيرو مى يابد .
عقل در روايات ائمّه معصوم عليهم السلام به معناى ملاك تشخيص حق از باطل، ۴ ريشه و تكيه گاه شخصيت انسان، ۵ راهبر انسان در ميان تلاطم هاى روزگار ۶ و خلاصه اين كه عقل ، ملاك تكليف است و بى عقل ، انسان نه تكليف دارد و نه حساب ، ميزان ، پاداش و عقوبت. ۷

1.الصحيح، ج ۵ ، ص ۱۷۶۸ .

2.معجم مقاييس اللغة، ذيل «عقل» ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ج ۳ ، ص ۵۴ .

3.مجمع البحرين، ج ۵ ، ص ۴۲۶ .

4.بحار الأنوار، ج ۱ ، ص ۱۰۵؛ شرح اُصول الكافى ، ملّا صدرا ، ج ۱، ص ۱۷ ، ح ۱۲ .

5.بحار الأنوار ، ص ۸۲ ، ۹۰ و ۹۴ ؛ شرح اُصول الكافى ، ملّا صدرا ، ج ۱ ، ص ۱۶ ، ح ۱۲ .

6.بحار الأنوار ، ج ۱ ، ص ۹۶ ؛ شرح اُصول الكافى ، ملّا صدرا ، ص ۱۹ ، ح ۱۲ .

7.شرح اُصول الكافى ، ملّا صدرا ، ج ۱ ، ص ۱۲ ، ح ۷ .

صفحه از 104