يادآوري اسلوبي در تفضيل - صفحه 76

و يا کلام امام علي عليه السلام که فرمود:
و لهي بما تعدک من نزول البلاء بجسمک و النقص في قوتک أصدق و أوفى من أن تکذبک أو تغرّک. ( نهج البلاغة: خطبه۲۲۳)
دنيا از فرط راستگويي و وفاداري، دور از آن است که به تو دروغ گويد. (ن.ک: شرح الرضي علي الکافية: ج۳ ص۴۵۶)

در اين مثال، با اينکه مقايسه‌اي در کار نبود، اما در مثالهاي کتب ترجمه ذکر شد، تنها به خاطر اينکه در آن اسم تفضيل وجود دارد.
3ـ گاهي اوقات، اسم تفضيل, صفت براي اسم پيش از خود واقع مي‌شود که گاه، نکره و گاه، معرفه است. در اين صورت، معناي تر مي‌دهد، همچون صفت برتر در فارسي:
ألم أعمل فيکم بالثقل الأکبر و أترک فيکم الثقل الأصغر. ( نهج البلاغة: خطبه۸۶)
براي نکره نيز مي‌توان اين مثال را ذکر کرد: سأسجّل هذا العام في مدرسة أشهر. ۱
4ـ معناي ديگر آن, صفت عالي فارسي يا همان صفت برترين است. آن نيز، در مواردي است:
الف) اضافه اسم تفضيل به معرفه:
و سُئِلَ عليه السلام: مَنْ أشعر الشعراء؟...» ( نهج البلاغه: حکمت۴۵۵)
و يا اضافه‌اش به نکره‌اي که به وسيله جمله بعد خودش توصيف شود، چون: کان الأستاذُ الفلاني أعظمَ أستاذٍ تتلمذتُ عنده في الحديث.
از ديگر معاني افعل التفضيل و ريز نکات پيرامون هر يک، که تاکنون نيز بدان اشارتي نبرده‌ايم، گذر مي‌کنيم و به بحث اصلي خود، يعني جلوه‌اي ديگر از اين اسلوب وارد شويم؛

اسلوبي معروف در استعمال عرب و کتب ادبي ولي مهجور در کتب نحوي و فن ترجمه

در تعريف، گذشت که نحويان در تعريف اسم تفضيل، آن را دالّ بر اشتراک يک صفت در دو شيء يا شخص دانسته بودند و شايد موارد ديگر را از اين باب داخل نکرده بودند که مفاضله و برتري در آن به نظر نمي‌رسيد؛ اما با جستجويي کوتاه در کتب ادبي قديم و جديد عرب و يا کمتر از آن، با اندک نظري در ادبيات غني فارسي، به ويژه در هنگام تعريب، به اسلوبي از تفضيل و به ديگر سخن، کاربردي از اين اسلوب برمي‌خوريم که در کتب مربوط, به آن اشاره نرفته و به عبارتي، کمتر گرد آن سخن گفته‌اند. ۲

1.اشتباهي که در متن کتاب خانم زرکوب وجود دارد، اين گفته ايشان است: «بايد توجه داشت که افعل تفضيل در اين صورت، همچون يک صفت بايد از همه جهات (معرفه و نکره بودن، مذکر و مؤنث بودن، تعداد و اعراب) از موصوف خود تبعيت کند.» (همان: ص۳۷) حال آنکه اين امر، در صورتي درست است که تقدير«مِن» لازم نباشد. بنابراين، در مثال مذکور، يعني «مدرسه امسال، نسبت به سال پيش، مشهورتر است» تبعيت لازم نيست و افعل التفضيل، ملازم تذکير است, زيرا من در تقدير است.

2.از ميان کتب فن ترجمه ن.ک: فن ترجمه, يحيي معروف؛ روش نوين فن ترجمه, منصوره زرکوب؛ روشي نو در ترجمه از عربي به فارسي, رضا ناظميان؛ درآمدي بر مباني ترجمه عربي, عنايت ا... فاتحي نژاد و بابک فرزانه؛ فن ترجمه در ادبيات عربي, محمّد, عبد الغني حسن, ترجمه عباس عرب؛ تئوري ترجمه و ترجمه کاربردي از عربي به فارسي, حسين شمس آبادي؛ آموزش زبان عربي, آذرتاش آذرنوش؛ قواعد طلايي عربي همراه با شيوه هاي نوين فن ترجمه, يعقوب عليزاده. و از ميان کتب نحو قديم و جديد تنها برخي همچون شارح کافيه ابن حاجب در جلد سه و شرتوني در مبادئ العربية جلد چهار، در بحث عمل افعل التفضيل مثالي آورده‌اند، که چنين است: ما رأيت رجلا أحسنَ في عينه الکحلُ في عين زيدٍ. با اين اشاره که مرفوع افعل التفضيل بيگانه بوده و مفاضله به دو اعتبار صورت گرفته است.

صفحه از 80