ناسازگار مینماید، با نگرشی متفاوت میتواند بیاشکال و منطقی به نظر رسد و دیگر تبعیدی نداشته باشد.
مصدریابی روایت در منابع شیعه و سنی
در میان منابع متقدم شیعی اثری از این روایت به چشم نمیخورد و قدیمیترین منبع ذکر این روایت، کتاب بحار الانوار است که در شمار منابع متأخر جای میگیرد و متعلق به دوره میانه شیعی است. علامه مجلسی به نقل از اهل تسنن، وجود این حدیث را با اذعان بر جعلی بودنش گزارش میکند. شایان ذکر است که پیش از ایشان، در شرح فارسی کتاب شهاب الاخبار _ که توسط یکی از عالمان شیعه در قرن هفتم۱ نگاشته شده _ از این حدیث یاد شده است. از این رو، این کتاب، متقدمترین منبعی است که در نگاشتههای شیعی از حدیث «دفن البنات...» سخن به میان آورده و به تبع آن، قرن هفتم را باید قدیمیترین زمان نقل این حدیث در شیعه دانست؛ اما چون اصل این کتاب تألیف قاضی قضاعی از علمای شافعی اهل تسنن است و عالم شیعی در قرن هفتم، شارح این کتاب است، نه مؤلف آن، از این رو، این منبع جزء منابع اهل تسنن نامبرده شده و در زمره منابع شیعی نیامده است. پس از بحار الانوار، کتابهای اربعون حدیثاً، نهایة الدرایه، رسائل فی الدرایة الحدیث و یادداشتهای استاد مطهری نیز ناقل این حدیثاند که همه به همان نقل بحار الانوار نظر دارند.۲
در تمامی منابع مذکور، از این حدیث، فقط با عبارت «دفن البنات من المکرمات» یاد شده است و هیچ عبارتی پیشینی یا پسینی و یا نقلی با الفاظ دیگر از این حدیث، گزارش نشده است.
در میان نگاشتههای اهل تسنن نیز، این روایت به ترتیب، در کتابهای شرح مسند ابو حنیفه (م150ق)، معجم کبیر، اوسط و مسند الشامیین طبرانی (م360ق)، الکامل ابن عدی (م365ق)، شهاب الاخبار قاضی قضاعی (م404ق)، تاریخ بغداد خطیب بغدادی (م412ق)، الاستیعاب ابن عبد البر (م463ق)، تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر (م571ق) و
1.. چون آغاز و انجام کتاب ناقص است، معلوم نمیشود که شارح کیست. همین قدر معلوم میشود که وی شیعی اثنی عشری بوده، و در سالِ ۶۹۰ق، آن را برشته تحریر درآورده است (برگرفته از سخن مصحح: شرح فارسی شهاب الاخبار، ص۱).
2.. اربعون حدیثاً، ص۱۴۷؛ نهایة الدرایة، ص۳۱۶ و ۳۱۷؛ رسائل فی درایة الحدیث، ج۲، ص۶۲؛ یادداشتهای استاد مطهری، ج۵، ص۲۵۳.