روایات عاشورایی مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی در میزان نقد و بررسی - صفحه 175

آن است که ابن عباس به مصالح امام و نهضتش بیشتر آشنا بود، اما امام از این مصالح غافل و بدان توجه کافی نداشت. نکته دیگر، علم ابن عباس نسبت به وقایع پیش روی امام است. ابن عباس در باره حضور زنان و کودکان در عراق احساس خطر می‌کند، اما امام به نصیحت مشفقانه او گوش نمی‌سپرد و نتیجه دهشتناک آن را در روز عاشورا می‌بیند. دینوری در باره نصیحت ابن عباس می‌نویسد:

۰.ابن عباس گفت اگر ناچار می‏روی، پس زنان و كودكان را با خود مبر كه من در امان نیستم كه كشته شوی؛ همچنان كه عثمان ‌بن ‌عفان كشته شد و كودكان او به كشته شدن او نگاه می‏كردند.۱

بهتر است دلایل همراهی زنان و کودکان با امام حسین علیه السلام را متذکر شده تا دریابیم امام به آنچه بر سر اهل بیتش می‌آید واقف بوده است یا نه؟

باید اذعان نمود که اگر اهل بیت امام حسین علیه السلام در مدینه باقی می‌ماندند، حکومت اموی نه تنها ایشان را در تنگنا قرار می‌داد که آشکارا آنان را دستگیر کرده و به سیاه‌چال می‌انداخت. امام چاره‌ای جز یکی از این دو کار مهم نداشت که پذیرش هر کدام موجب فلج شدن نهضتش می‌شد: یا برای حفظ سلامت خانواده تسلیم دشمن شدن و صحنه را به رقیب واگذار کردن که با قیام اصلاح‌طلبانه‌ای که امام همه خطرهایش را به جان خریده بود تعارض داشت و یا این که رهسپار احیای دعوت خویش گردد و بانوانی را که بر اساس وحی الهی باید در پرده عزت و احترام باشند، ترک گوید و این چیزی بود که غیرت حسینی تاب آن را نداشت.

سید هاشم بحرانی پس از اعتراض ابن عباس مبنی بر همراهی نکردن زنان و کودکان روایت این وحی الهی را چنین نگاشته است:

۰.امام فرمود: ای پسرعمو، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به خوابم آمد و مرا به کاری فرمان داد که یارای انجام خلافش را ندارم، به من فرمود: آنان را همراه برم. اینان امانت‌های رسول خدایند و از هیچ ‌کس بر آنان ایمن نیستم و آنان نیز از من جدا نمی‌شوند.۲

این سه دلیلی است که امام خود بدان اعتراف کرده‌اند. از طرفی، واضح است که

1.. أنساب ‏الأشراف، ج۳، ص۱۶۲؛ الأخبار الطّوال، ص۲۴۴؛ تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۸۴؛ مروج ‏الذهب، ج‏۳، ص۵۵؛ الكامل، ج‏۴، ص۳۹؛ البدایة و النهایة، ج‏۸، ص۱۶۰.

2.. مدینة المعاجز، ج۳، ص۴۸۵.

صفحه از 189