روایات عاشورایی مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی در میزان نقد و بررسی - صفحه 176

بنی‌امیه مردمانی بی‌حیا بودند که به هیچ کدام از مبانی اسلامی پای‌بند نبودند. آنان برای رسیدن به مقاصد پلید خویش به هر کاری دست می‌یازیدند و برای رسیدن به هدف‌های نامشروع خویش از ارتکاب زشت‌ترین منکرات دینی و عقلی هراسی نداشتند.۱ در محذور قرار گرفتن، آزار دیدن و زندانی شدن امانت‌های نبوی خواه پیش از خروج امام از مدینه یا مکه و یا پس از قیام و پیش از شهادت، پدیده‌ای بیرون و بیگانه از قیام حسینی بود و بر پیامدهای آن تأثیر منفی می‌گذاشت؛ در حالی که قرار گرفتن در حوادث کربلا موجب تبلیغ می‌شد و هدف‌های امام تحقق می‌یافت. بنا بر این، امام ناگزیر باید این امانت‌های الهی را همراه می‌برد تا دشمن نتواند از طریق آنها بر روند نهضت مقدس او تأثیری بگذارد.۲

در باره روایت مورد نظر نیز باید چنین گفت که ابن عباس فقط بر اساس منطق عقلی خویش از امام خواست تا زنان و کودکان را همراه خود نبرد، ولی امام سوای از علم مخصوص خویش، بر اساس منطق وحیانی و دوراندیشی خویش مصلحت نهضتش را در انجام چنین امری می‌دید.

5. نوحه‌سرایی امّ البنین در بقیع و گریستن مروان‌بن‌حکم

ابوالفرج در این‌باره می‌نویسد:

۰.امّ البنین مادر این چهار برادر شهید بود، به سمت بقیع می‌رفت و برای پسرانش با با اندوهناك‏ترین و سوزناك‌ترین نوحه‌ها می‌گریست و می‌سوخت. مردم گرد او جمع می‌شدند و به گریه‌های او گوش می‌سپردند. مروان از کسانی بود که به این منظور می‌آمد، و پیوسته به نوحه‌سرایی او گوش می‌داد و می‌گریست. این مطلب را علی ‌بن‌ محمد بن‌ حمزة، از نوفلی، از حمّاد ‌بن‌ عیسی‌ جهنی، از معاویة‌ بن ‌عمّار، از جعفر ‌بن ‌محمد نقل کرده است.۳

اولاً. این مطلب را تنها ابوالفرج اصفهانی نقل کرده، مورخان و محدثان پیش از او حتی نقلی شبیه به نقل او ذکر نکرده‌اند. جالب این که ابوالفرج روایت خود را مسند ذکر کرده است. البته در کتب رجالی نامی از استاد حدیثی وی، یعنی علی ‌بن ‌محمد ‌بن ‌حمزه» موجود نیست. بنا بر این، نمی‌توان به این سند _ که به امام صادق علیه السلام متصل است _ اعتنا

1.. حیاة الإمام الحسین ‌بن‌علی(، ج۲، ص۳۰۰.

2.. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه، ج۲، ص۱۰۰.

3.. مقاتل الطالبیین، ص۹۰.

صفحه از 189