مشترک هر دو حدیث آن است که انتقال این معارف سنگین و افشای این فضایل تنها باید برای کسی باشد که در تراز همان فرد دانا و نقل کننده حدیث است. به سخن دیگر، اگر شخصی به چنان معرفتی رسید که فضایل و علم اهلبیت علیهم السلام را فراگرفت و تحمل نمود، این معارف دیریاب را به جز فردی شبیه خود منتقل نمیکند. به سخن دیگر بی آن که عبارت «لا یحتمله»را در سخن امام علیه السلام به صورت فعل نهی بخوانیم، همان معنا را از آن اصطیاد کنیم. یعنی نهی از انتقال سخن صعب و ثقیل به کسی جز همسان و همتراز خویش.
با این نگاه چند حدیث نادر باب نیز مفهوم و مقبول میشوند. یک حدیث، تحمل حدیث اهلبیت علیهم السلام را از فرشتگان و پیامبران و مؤمنان نیز نفی کرده و آن را مختص کسی دانسته که ایشان خواسته باشند. متن حدیث چنین است:
۰.ابو الصامت عن الإمام الصادق علیه السلام: إنَّ حَدیثَنا صَعبٌ مُستَصعَبٌ، شَریفٌ كَریمٌ، ذَكوانُ ذَكِی وَعرٌ، لا یحتَمِلُهُ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ و لا نَبِی مُرسَلٌ و لا مُؤمِنٌ مُمتَحَنٌ. قُلتُ: فَمَن یحتَمِلُهُ جُعِلتُ فِداكَ؟ قالَ: مَن شِئنا یا أبَا الصّامِتِ. قال أبو الصامت: فظننت أن للّه عبادا هم أفضل من هؤلاء الثلاثة
۰.ابو صامت از امام صادق علیه السلام: حدیث ما، دشوار و گریز پای است. ارجمند و