سخنان صادر شده از اهلبیت علیهم السلام دانستهاند. نتیجه این برداشت، آن است که فهم سخن اهلبیت علیهم السلام مشکل و دور از دسترس بسیاری است. علامه محمد تقی مجلسی در روضة المتقین، به صورت پراکنده، به این روایات اشاره کرده و چگونگی استفادهاش از این روایات نشان میدهد که گرایش به این معنا دارد.۱ حدیث هفتم، هشتم و نیز یازدهم باب، میتوانند ناظر به دشواری علمی باشند. همچنین، سخن امیر مؤمنان علی بن أبی طالب علیه السلام خطاب به حذیفة بن یمان نیز قرینه خوبی است که بخشی از آن را میآوریم:
۰.یا حُذَیفَةُ! لا تُحَدِّثِ النّاسَ بِما لا یعرفون فَیطغَوا و یكفُروا، إنَّ مِنَ العِلمِ صَعباً شَدیداً مَحمِلُهُ، لَو حَمَلَتهُ الجِبالُ عَجَزَت عَن حَملِهِ، إنَّ عِلمَنا أهلَ البَیتِ سَینكَرُ و یبَطَّلُ و تُقتَلُ رُواتُهُ و یساءُ إلی مَن یتلوهُ بَغیاً و حَسَداً لِما فَضَّلَ اللّهُ بِهِ عِترَةَ الوَصِی وَصِی النَّبِی؛۲
۰.ای حذیفه، برای مردم چیزی نگو که نمیفهمند (و با شنیدنش) سر به طغیان مینهند و کافر میشوند. تحمل برخی از اگاهیها، دشوار است؛ به گونهای که کوهها نیز از بر دوش کشیدنش ناتوان و درماندهاند. دانش ما اهلبیت به زودی انکار و باطل دانسته خواهد شد. راویانش را میکشند و به هر کس که آن را بخواند، از سر حسادت به فضل خدادادی ما اهلبیت بدی خواهد شد.
نقد
اشکال ابتدایی، آن است که عربزبانان برای بیان دشوار بودن فهم مسألهای از واژههای «احتمال» یا «اقرار»، استفاده نمیکنند؛ دو واژهای که فراوان در احادیث باب آمدهاند. «احتمال» در زبان عربی به معنای تحمل و معادل تاب آوردن است. اقرار نیز از مقوله عقد قلب و باور و با پذیرش قلبی مرتبط است، نه فهم عقلی. به سخن دیگر، میتوان مطلبی آسان و قابل فهم را نپذیرفت و تحمل نکرد و مطلبی دشوار را فهمید و باور نمود و پذیرفت. مؤید این معنا، متون کهن عربی۳ و کاربردهای متعدد روایی است.۴
1.. روضة المتقین، ج۵، ص۴۶۳ و ۴۶۴؛ ج۱۳، ص۲۲۴.
2.. الغیبة (نعمانی)، ص۱۴۴، ح۳.
3.. ر.ک: الآثار الكاملة، ص۷۵؛ دیوان المعانی، ج۱، ص۳۰۷؛ الذخیرة فی محاسن أهل الجزیرة، ج۱، ص۱۵۷؛ نثر الدر فی المحاضرات، ج۱، ص۱۹۱؛ ج۴، ص۱۲۲.
4.. مانند حدیث: «احتمال الجاهل صدقه» (بحار الانوار، ج۵۴، ص۳۴۵) و نیز شماری از روایات باب نخست الغیبة نعمانی؛ مانند روایت عبد الأعلی بن أعین از امام جعفر صادق(: «إن احتمال أمرنا لیس هو التصدیق به و القبول له فقط، إن من احتمال أمرنا ستره و صیانته عن غیر أهله، فاقرءهم السلام و رحمة الله ـ یعنی الشیعة ـ ، و قل لهم: یقول لكم: رحم الله عبدا استجرّ مودّة الناس إلی و إلی نفسه یحدثهم بما یعرفون، و یستر عنهم ما ینكرون» ( الغیبة، ص۴۱، باب «ما روی فی صون سر آل محمد( عمن لیس من أهله و النهی عن إذاعته لهم و اطلاعهم»).