حدیث «لا تُفضّلونی علی موسی علیه السلام »؛ روی‏کردها و نظریه معیار - صفحه 26

باورهای اعتقادی خود در سوگندش عمل کرده است. غضبناکی رسول خدا صلی الله علیه و آله بر مرد مسلمان به دلیل سیلی زدن بر یهودی، خود نشانه‏ای است که رفتار وی مورد تأیید ایشان نبوده و در این شرایط، لحن رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز باید اخباری محض نباشد و توجه به حادثه یاد شده نقش جدی در تشخیص قصد و آهنگ رسول خدا صلی الله علیه و آله در صدور این روایت دارد. حتی می‏توان از دلیل یهودی عدم جرم‌انگاری سوگند وی را حدس زد که در آن دوره بر چنین سوگندی حد یا تعزیری وضع نشده بود و مسلمان ضارب وی بر اساس اجتهاد خود و غیرت دینی چنین برخوردی کرده است.

هم‌چنین، می‌توان گفت در صورت صحت دلالت روایت بر افضل بودن موسی علیه السلام بر رسول خدا صلی الله علیه و آله ، اعتبار آن ناظر به دوره‏ای است که هنوز یهودیان با شخصیت ایشان شناخت لازم را پیدا نکرده بودند. شاید مراد حضرت، عدم اظهار تفضیل وی نزد یهودیان مدینه بوده است که با نبوت ایشان عناد داشتند و استشهاد یهودی به اهل ذمه بودن وی خود، دلیلی بر همین مدعا است. البته این ادعا زمانی صحیح است که اثبات شود رسول خدا صلی الله علیه و آله تصریح به اسم موسی علیه السلام کرده باشند، و یادکرد اسم برداشت راوی نبوده باشد.

هر چند جعلی بودن این روایت به دلیل نقش یهود در ترویج محتوای آن محتمل است، اما ادعای جعل قطعی آن زمانی صحیح است که روایت قابل توجیه نبوده و در تعارض با مبانی دین، تاریخ و عقل باشد. شایان ذکر است که جعلی دانستن این روایت نظریه متأخری است و در آثار کهن چنین روی‏کردی به این روایت ناشناخته است. صرف استناد به نقل این روایت از سوی ابو هریره به دلیل احتمال ارتباط وی با کعب الأحبار و اخذ این روایت از وی برای مجعول خواندن آن کافی نیست؛ زیرا اولاً این روایت از غیر ابو هریره نیز نقل شده است؛ ثانیاً، صرف ارتباط با کعب الأحبار برای مجعول انگاری روایات ابوهریره کافی نیست، زیرا معلوم نیست که وی واقعاً آن را از کعب الأخبار اخذ کرده باشد؛ ثالثاً، نظر به شرایط فرهنگی و ادیانی روزگار رسول خدا صلی الله علیه و آله در مدینه، احتمال رخ‌داد چنین حادثه‏ای در مدینه طبیعی می‌نماید و ابو هریره و دیگر صحابه آن را دیده باشند؛ رابعاً، روایت یاد شده را می‏توان بدون پیش‌فرض نقل آن از ابو هریره به گونه‏ای تحلیل کرد که با سایر ادله تعارض‌نمایی نداشته باشد و مستلزم تنقیص رسول خدا صلی الله علیه و آله نباشد؛ هر چند که بپذیریم عمده روایات تنقیص شخصیت نبوی از ابو هریره صادر شده است.۱

1..‏ وضوء النبی صلی الله علیه و آله ، ج۱، ص۲۲۱.‏

صفحه از 30