شنیداری اعتقاد نداشتند و فقط تورات را معتبر میدانستند، به این نام خوانده شدهاند. مخالفت آنان با سنت به عنوان تفسیر معتبر کتاب مقدس را باید به معنای مخالفت با سنت حاخامی دانست و گرنه آنان نیز سنت خاص خود را داشتند.۱
خاستگاه قرائیم
عنان با تأسیس فرقه جدیدی آشکار ساخت که در آن هیچ گونه مرجعیتی، به ویژه مرجعیت حاخامی به رسمیت شناخته نمیشد و در واقع، هر کس میتوانست، فارغ و آزاد از هر گونه مرجعیت بیرونی، فهم و دریافت خاص خود را از کتاب مقدس داشته باشد. در واقع، جریان اعتراضی فوق بر ضد حلقههای حاخامی جریان پروتستانتیزم در مسیحیت را تداعی میکند. در باره خاستگاه این فرقه چند نظر وجود دارد. گاهی ریشه آن را به صدوقیها، گروه دیگر به بنی صدق و گاه به زمان پادشاهی یربعام اول میرسانند. البته تأثیر بیرونی، یعنی گسترش اسلام با محوریت توحید را نباید دستکم گرفت، چرا که مسلمانان اندیشهها و آموزههای حلولی یهودیت را نشانه رفته بودند و به جای آن که خدا را همچون کسی که در طبیعت، تاریخ و انسان حلول کرده در نظر بگیرند، او را متعالی و به تعبیری کاملاً دیگر در نظر میگرفتند.
دلایل مخالفت قارئون با تورات شفاهی یا سنت
هارون بن ایلیا اهل نیکومدیا در کتاب درخت زندگی (عص حییم) مبانی فلسفی و کتاب مقدسی دیدگاه قارئون در باره شریعت شفاهی را آورده است. کتاب فوق برای قارئون منبع معتبری محسوب میشود. در این مجال میتوان به برخی از دلایل مخالفت آنان اشاره کرد:
1. میشنا حاوی عقاید متعارض بسیار زیادی است؛
2. میشنا در برخی موضوعات عقیده درست را بیان نمیکند؛ گاهی با یک دیدگاه موافقت میکند و گاهی با دیدگاه مخالف آن؛
3. اگر تورات شفاهی به موسی علیه السلام منسوب بود، ما شاهد احکام و قوانین متعارض در آن نبودیم؛
4. میشنا از زبان موسی علیه السلام سخن نمیگوید؛
5. حتی یک بار در تورات مکتوب سخنی از تورات شفاهی ذکر نشده است؛
1.. Encyclopaedia Judaica,vol۱۰,p۷۶۲.