1.لا يؤمن به الّا ملک مقرّب أو نبيّ مرسل أو عبد امتحن الله قلبه للايمان.
2.لا يحتمله ملک مقرّب و لا نبي مرسل و لا مؤمن امتحن الله قلبه للايمان.
در ادامه، هر يک از اين اقسام به طور مجزّا بررسي و معناي به دست آمده از آن معين خواهد شد.
نظرات شارحان حديث
متن اين روايت در الکافي بدين گونه است:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَي، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْـحسَيْنِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ، عَنْ جَابِرٍ قَالَ: قَالَ: أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ: رَسُولُ الله صلي الله عليه و آله: إِنَّ حَدِيثَ آلِ مُحَمَّدٍ، صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ، لَا يُؤْمِنُ بِهِ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ الله قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ. فَمَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَدِيثِ آلِ مُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آله فَلَانَتْ لَهُ قُلُوبُكُمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ، فَاقْبَلُوهُ وَ مَا اشْمَأَزَّتْ مِنْهُ قُلُوبُكُمْ وَ أَنْكَرْتُمُوهُ، فَرُدُّوهُ إِلَي الله وَ إِلَي الرَّسُولِ وَ إِلَي الْعَالِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ. وَ إِنَّـمَا الْهَالِكُ أَنْ يُحَدِّثَ أَحَدُكُمْ بِشَيْ ءٍ مِنْهُ لَا يَحْتَمِلُهُ فَيَقُولَ وَ الله مَا كَانَ هَذَا. وَ الله مَا كَانَ هَذَا وَ الْإِنْكَارُ هُوَ الْكُفْرُ.
امام باقر عليه السلام فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: به راستي حديث آل محمّد، صعب است و مستصعب؛ بدان ايمان نياورد جز فرشته اي مقرّب يا پيغمبري مرسل يا بنده اي كه خدا دلش را به ايمان آزموده است. آن چه از حديث آل محمّد صلي الله عليه و آله به شما رسيد و دلنشين شما گرديد و آن را فهميديد، پذيرا شويد؛ آن چه را دل شما نگرفت و آن را نفهميديد، آن را به خدا و رسولش و به عالم از آل محمد صلي الله عليه و آله برگردانيد، هلاكت در اينجاست كه براي يكي از شما آن چه را تحمّل ندارد و نمي تواند بفهمد، باز گويند و او بگويد: به خدا اين نميشود، به خدا اين نمي شود. انكار، همان كفر است ( الكافي: ج ۱، ص ۴۰۱).
کساني که به شرح اين روايت و روايات هم مضمون با آن پرداختهاند، مطالب گوناگوني را بيان کردهاند که ميتوان آنها را به سه گروه تقسيم کرد.
1. مقصود اين است که سخنان معصومان و روايات ايشان، مراتب معنايي مختلف و بالايي دارند که فهم و درک معناي واقعي آن مشکل و دشوار است ( الذريعة الي حافظ الشريعة، ج 2 ص 15) و معناي واقعي اين احاديث را جز اين سه دسته از مردم نميتوانند درک کنند لذا فهم معناي کلام آنها براي هر فردي ممکن نخواهد بود.
بديهي است که اين دسته، عبارت «حديثنا» را به صورت اضافه لاميه ترجمه کردهاند که به معناي «حديث صادر شده از جانب ما» ميباشد. در نتيجه، وجود بطون معنايي متعدّد را براي کلمات معصومان استنتاج کردهاند؛ همان گونه که آيات قران داراي بطون مختلف است. از اين رو، سخنان معصومان اعم از اين که در ارتباط با کمالات و مقامات خودشان باشد يا در باره موضوعاتي ديگر همچون طينت، سعادت، جبر، اختيار، معراج، عرش، کرسي، لوح و قلم و.... حتي