عبارت «انّ أمرنا، صعب مستصعب» ارتباطي به معرفت حجّت و قبول جايگاه وي ندارد، در حالي كه اين جمله نقش علّت را براي جمله ما قبل ايفا مي‌كند.
در تأييد اين مطلب، روايت بصائر الدرجات است كه همين عبارت با قيد «علي الكافر و لا يقرّ بأمرنا» وارد شده است:
حدّثنا محمّد بن الحسين، عن وهيب بن حفص، عن أبي بصير قال: قال أبو جعفر عليه السلام:
إنّ أمرنا، صعب مستصعب علي الكافر، لا يقرّ بأمرنا إلا نبيّ مرسل أو ملك مقرّب أو عبد مؤمن امتحن الله قلبه للإيمان (بصائر الدرجات، ص ۲۷).
در اين روايت، سخن از اقرار به امر است، نه فهم كلام و احاديث حضرات. اگر مقصود، فهم كلام باشد، ديگر بين كافر و غير كافر فرقي نمي‌بود و حضرت نبايد كلام خود را مقيّد به «علي الكافر» مي‌فرمود؛ زيرا چه بسا غير كفّار نيز بعضي از كلام حضرات را نفهمند. امّا آن چه فرق حقيقي بين كفّار و غير كفّار است، اقرار به ولايت ائمّه و وجود كمالات و فضايل براي ايشان است و همين معنا از قيد «علي الكافر» مستفاد مي‌شود.
هم‌چنين در تأييد همين مطلب، روايت ديگري در معاني الأخبار ذكر شده كه سدير از امام صادق عليه السلام معناي همين قول امير المؤمنين عليه السلام را سؤال مي‌كند و حضرت جواب آن را اين گونه مي‌فرمايند:
أَبِي، عَنْ سَعْدٍ، عَنِ الْبَرْقِيِّ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ سِنَانٍ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ، عَنْ سَدِيرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ الله عليه السلام مِنْ قَوْلِ أَمِيرِ الْـمُؤْمِنِينَ عليه السلام إِنَّ أَمْرَنَا، صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يُقِرُّ بِهِ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ الله قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ». فَقَالَ: إِنَّ مِنَ الْـمَلَائِكَةِ مُقَرَّبِينَ وَ غَيْرَ مُقَرَّبِينَ وَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ مُرْسَلِينَ وَ غَيْرَ مُرْسَلِينَ وَ مِنَ الْـمُؤْمِنِينَ مُمْتَحَنِينَ وَ غَيْرَ مُمْتَحَنِينَ. فَعَرَضَ أَمْرَكُمْ هَذَا عَلَي الْـمَلَائِكَةِ فَلَمْ يُقِرَّ بِهِ إِلَّا الْـمُقَرَّبُونَ وَ عَرَضَ عَلَي الْأَنْبِيَاءِ فَلَمْ يُقِرَّ بِهِ إِلَّا الْـمُرْسَلُونَ وَ عَرَضَ عَلَي الْـمُؤْمِنِينَ فَلَمْ يُقِرَّ بِهِ إِلَّا الْـمُمْتَحَنُونَ. قَالَ ثُمَّ قَالَ لِي: مُرَّ فِي حَدِيثِكَ؛
سدير گويد: از امام صادق عليه السلام در باره قول امير مؤمنان عليه السلام پرسيدم، كه فرمود: «قطعاً امر ما، صعب و مستصعب است، به او اقرار نكند مگر فرشته مقرّب، يا پيامبر مرسل، يا بنده اي كه خداوند دلش را جهت ايمان آزموده است». در پاسخم فرمود: فرشتگان دو قسمند: آنان كه مقرّب درگاه خدايند و آنان كه مقرّب نيستند؛ و پيامبران، مرسل و غير مرسلند؛ و مؤمنان نيز آزموده شده و آزمايش نشده اند. پس اين امر شما (ولايت) را فرشتگان به آن اعتراف ننمودند، مگر آزموده شدگان (از ايشان). و بر پيامبران عرضه شد، به آن اقرار نكردند، جز مرسل‌ها. و بر مؤمنان هم ارائه شد، به آن اعتراف ننمودند مگر آزموده شدگان. گويد: آن گاه به من فرمود: مرور كن در حديثت. (معاني الأخبار،
ص ۴۰۷)