سَلِيمَةٌ أَوْ أَخْلَاقٌ حَسَنَةٌ». إِنَّ الله أَخَذَ مِنْ شِيعَتِنَا الْمِيثَاقَ كَمَا أَخَذَ عَلَي بَنِي آدَمَ: أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ. فَمَنْ وَفَي لَنَا، وَفَي الله لَهُ بِالْـجنَّةِ وَ مَنْ أَبْغَضَنَا وَ لَمْ يُؤَدِّ إِلَيْنَا حَقَّنَا، فَفِي النَّارِ خَالِداً مُخَلَّداً؛
امام صادق عليه السلام فرمود: حديث ما، صعب و مستصعب است؛ تحمّل آن را ندارد جز سينه هاي نوراني، يا دلهاي سالم، يا اخلاق نيكو. همانا خدا از شيعيان ما پيمان (به ولايت ما) گرفت، چنان كه از بني آدم (به ربوبيت خود) پيمان گرفت و فرمود: «آيا من پروردگار شما نيستم؟» پس هر كه نسبت به ما (به پيمان خويش) وفا كند، خدا بهشت را به او پاداش دهد، و هر كه ما را دشمن دارد و حق ما را به ما نرساند، هميشه و جاودان در دوزخ است. ( الكافي، ج 1، ص 401)
در اين روايت، اوّلاً، عبارت «ان الله اخذ من شيعتنا الميثاق» ظهور در اين دارد که منظور از ميثاق، همان ولايت و امامت است؛ چنان که ملا محسن فيض و علامه مجلسي تذكّر دادهاند
(ر. ك: الوافي، ج 3، ص 317؛ المرآة العقول، ج 4، ص 317).
ثانياً: به دليل اين که فقره اوّل روايت بايد عرفاً با فقره دوم تناسب داشته باشد. پس منظور از صعب و مستصعب بودن حديث نيز مطالبي بايد باشد که به جنبه ولايتي حضرات ارتباط دارد. اگر فقط صعب بودن فهم کلام حضرات، اعم از مطالب مربوط به کمالات و مقامات ايشان و غير آنها، منظور باشد، در اين صورت، ارتباط بين دو فقره از بين خواهد رفت.
در روايت ديگر آمده است:
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْكُوفِيِّ، عَنِ الْـحسَنِ بْنِ حَمَّادٍ الطَّائِيِّ، عَنْ سَعْدٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ: «حَدِيثُنَا، صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ، لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ أَوْ مَدِينَةٌ حَصِينَةٌ». فَإِذَا وَقَعَ أَمْرُنَا وَ جَاءَ مَهْدِيُّنَا عليه السلام كَانَ الرَّجُلُ مِنْ شِيعَتِنَا أَجْرَأَ مِنْ لَيْثٍ وَ أَمْضَي مِنْ سِنَانٍ، يَطَأُ عَدُوَّنَا بِرِجْلَيْهِ وَ يَضْرِبُهُ بِكَفَّيْهِ وَ ذَلِكَ عِنْدَ نُزُولِ رَحْمَةِ الله وَ فَرَجِهِ عَلَي الْعِبَادِ؛
امام باقر عليه السلام فرمود: به راستي، حديث ما، صعب است و مستصعب. آن را تحمّل نياورد جز فرشته اي مقرّب يا پيغمبري مرسل يا بنده اي كه خدا دلش را به ايمان آزموده است. پس هنگامي که امر ما واقع شود و مهدي ما ظهور کند، هر نفر از شيعيان ما با جرأتتر از شير و برندهتر از شمشير ميشود. دشمنان ما را زير پايش له ميکند و آنها را ناکام ميکند و آن در زمان نزول رحمت خدا و گشايش بر عباد است. (بصائر الدرجات ،
ص 24)
در اين جا گفته شده که وقتي زمان ظهور بشود، شيعيان از شير شجاعتر ميشوند و از شمشير برندهتر و با پاهاي خود دشمنان را زير پا ميکنند. و پر واضح است که اگر منظور از «حديثنا صعب مستصعب» را به معناي غير قابل فهم بودن کلام آنها بگيريم، باز هم ارتباطي بين دو فقره از حديث وجود نخواهد داشت؛ در صورتي که اگر منظور