با این حال، اشارهای کوتاه به منابعی که این روایت در آن مذکور است، لازم مینماید؛ هر چند خالی از نقد و ذکر سند باشد. حسینی خطیب در باره منابع آن میگوید:
این سخن در میان دانشمندان پیش از شریف رضی مشهور است و به روایتهای مختلف گزارش شده است و در تأویل آن گونههای مختلف عمل کردهاند.۱
بیشتر منابع رسیده از این روایت کتب غریب الحدیثاند، و از مهمترین آنهاست:
1. الغارات، ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال ثقفی (م283ق).۲
2. غریب الحدیث، ابو عبید القاسم بن سلّام الهروی(م224ق).۳
3. غریب الحدیث، عبد الله بن مسلم ابن قتیبه(م276ق).۴
4. النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، مجد الدین ابو السعادات المبارک بن محمد الجزری معروف به ابن اثیر(م 606ق).۵
5. الجمع بین الغریبین، احمد بن محمد ابو عبید الهروی(م401ق).۶
6. تهذیب اللغة، ابو منصور محمد بن احمد بن الازهر الهروی معروف به ازهری(م370ق).۷
7. أمالی المرتضی غرر الفوائد و درر القلائد، علی بن الحسین الموسوی معروف به شریف مرتضی (م436ق).۸
8. نهج البلاغة، شریف رضی(م406ق) این حدیث را ذیل روایت دیگری آورده و آن دو را همسو خوانده است.۹
9. غریب الحدیث، ابو الفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد بن علی بن
1.مصادر نهج البلاغة و اسانیده، ج۴، ص۱۰۳.
2.. الغارات، ج۲، ص۵۸۸.
3.. غریب الحدیث، ج۳، ص۴۶۶.
4.. این روایت را در غریب الحدیث ابن قتیبه نیافتیم، ولی در کتب بسیاری، همچون الامالی شریف مرتضی از وی نقل کردهاند.
5.. النهایة، ص۱۵۶.
6.. الغریبین فی القرآن و الحدیث، ج۱، ص۳۵۳.
7.. تهذیب اللغة، ج۱۱، ص۶۵.
8.. ألامالی، ج۱، ص۴۵.
9.. نهج البلاغه، ذیل حکمت ۱۱۱: «لو أحبنی جبل لتهافت».