واکاوی گونه ‏‏های دخالت ذهنیت راویان در فهم حدیث - صفحه 138

روایت اول صحیح و روایت دوم حسن است و هر دو از رفاعه نقل شده‏اند؛ اما روایت دوم با وجود «ما»ی موصوله دچار ابهام شده است؛ زیرا امکان دارد که مراد از «ما» اصل عضوی باشد که قطع در آن اتفاق افتاده، نه همان مکانی که از آنجا دست قطع شده است. ایشان از برخی از محققان نقل می‌کند که روایت دوم را حمل بر نقل به معنا دانسته و آن را با روایت اول یکی می‌دانند.۱

2. گاهی معنای یک عبارت با دیگر فقرات روایت و با اعتقادات روشن مذکور در روایات دیگر ناهمخوانی دارد و از سوی دیگر، در نقل‌ رواتِ دیگرِ روایت، این عبارت موجود نیست. به این ترتیب، احتمال داده می‌شود که راوی به گمان تصحیح معنای این عبارت را با شکل جدید نقل کرده باشد؛ مثال: علامه مجلسی روایت زیر را در بحار الانوار باب توحید نقل می‌نماید:

عن أبی عبد الله علیه السلام قال: «إنّ اللهَ تباركَ و تعالی خلقَ اسماً بالحروفِ غیرُ منعوتٍ، و باللفظِ غیرُ مُنطق، و بالشَّخصِ غیرُ مُجسَّدٍ».۲

اما عبارت «غیر منعوت» در این روایت دچار ابهام آتی است؛ اول، این که این عبارت در نسخه‌‏های دیگر کتاب التوحید _ که علامه از آن نقل نموده _ به صورت‌‏های دیگری همچون «غیر متصوت» آمده است و دوم، آن که آن اسم مخلوق در خود روایت مورد نعت و وصف قرار گرفته است؛ یعنی این مطلب که آن اسم به لفظ در نمی‌آید و به صورت متشخص و جسمانی حاضر نمی‌شود، دو وصف آن اسم است. از این رو، علامه طباطبایی در پاورقی می‌فرماید:

هذا من قبیل النقل بالمعنی ارتكبَه بعضُ الرواة إصلاحاً للمعنی علی زَعمِه مع منافاتِه البینةِ لسائر فقراتِ الروایة.۳

3. گاه راوی خود در کلماتش مطالبی می‌آورد که نشان دهنده نقل به معنا است. در مقایسه میان عباراتی چون «سئلت...»، «سمعت...»، «قال الصادق علیه السلام .‏..»، «رأیته یقول»، و.‏.. که نشان دهنده دقت راوی در نقل است، با عباراتی نظیر «و سُئل عن...» در حالی که برای روایت سندی ذکر نشده و مسأله‏ به طور کلی بدون ذکر سؤال راوی مطرح شده است (مانند نقل به معنایی که از مرحوم صدوق در مورد وقف بر مساجد آوردیم)، در

1.. الحدائق الناضرة، ج۲، ص۲۴۴.

2.بحار الأنوار، ج۴، ص۱۶۶.

3.بحار الأنوار، ج۴، پاورقی ص۱۶۷.

صفحه از 143