یکی از جنبههای مثبت برگزیدن معیار یاد شده، این است که عنوان حقیقت، عنوانی عام و فرادینی است؛ لذا اشکالی که پیش از این در باره ملاک قرار گرفتن ایمان برای اخلاق مطرح شد، در اینجا مطرح نیست و نگرانی خاصی بابت وابسته شدن اخلاق به مذهب وجود ندارد؛ چرا که با این ملاک، خود ایمان و پذیرش حقایق دینی نیز رفتاری اخلاقی محسوب میشود. با این حال، همچنان دو ابهام و پرسش مهم در این باره وجود دارد که بدون رسیدگی به آنها نمیتوان از ارائه معیاری مناسب و جامع برای رفتارهای اخلاقی مطمئن بود. پرسش نخست، این است که آیا معیار قرار دادن حقیقت برای اخلاق، نوعی ایدهآلگرایی و منحصر ساختن رفتارهای اخلاقی در گروهی اندک _ که شناخت کامل یا توجه لازم را نسبت به حقایق در اختیار دارند _ نیست؟ و دومین پرسش، این است که اساساً ملاک تشخیص حقیقت چیست و آیا وابسته ساختن اخلاق به شناخت حقایق، آن را به موضوعی مبهم، اختلافانگیز و غیر قابل بازخواست موکول نمیکند و به نوعی نسبیگرایی که نظر شخصی افراد را جایگزین اخلاق میسازد، دامن نمیزند؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسشها باید بار دیگر به احادیث الکافی مراجعه کنیم و ببینیم آیا میتوان پاسخ و راه حل مناسبی را در این زمینه از این کتاب به دست آورد یا نه؟ این مراجعه به ما نشان میدهد که خوشبختانه کتاب ایمان و کفر الکافی پاسخ در خوری را به پرسش اول ارائه میدهد و احادیث این بخش با قرار گرفتن در کنار روایات نورانی کتاب عقل و جهل از این مجموعه ارزشمند، ابهامهای مربوط به پرسش دوم را نیز برطرف میسازد.
مرحوم کلینی با گرد آوردن شش حدیث در بابهای ۲۰ و ۲۱ کتاب ایمان و کفر، راه حل مناسبی را برای خروج از تنگنای ایدهآلگرایی و شکستن انحصار ارزشهای اخلاقی به گروهی خاص، در اختیار ما گذاشته است. نقطه مشترک همه این احادیث، تأیید نوعی نسبیگرایی در تشخیص حقیقت است. این سخنان نورانی نشان میدهد که پیشوایان پاک و انسانشناس اسلام تلاش کردهاند پیروان خود را از تفاوت سطح درک افراد و اختلاف زوایای نگاه آنها به حقیقت آگاه سازند و به همگان بفهمانند که این تفاوتها را باید به رسمیت شناخت و برداشتهای گوناگون از حقیقت، در جای خود، محترماند.
در دومین حدیث باب بیستم، جریانی نقل میشود که بر اساس آن، یکی از خادمان امام صادق _ علیه السلام _ در حضور آن حضرت از مردم برائت میجوید و دلیل این کار خود را اعتقادات نادرست آنها اعلام میکند. امام از او میپرسند: آیا با این که آنها ما را