محدّثان، همچون ابن ابیعلی اصفهانی، برای نامور شدن به جای رنج سفر کشیدن و استفاده از اساتید معتبر به جعل سند پرداخته و گفتههای خود را به شیوخ معروف نسبت میدادند.۱
ابنخلّاد رامهرمزی (م حدود 360ق) با نوشتن کتاب المحدّث الفاصل اولین اثر در مصطلح الحدیث را تدوین کرد. در این دوره سبک جدیدی از نوشته با عنوان «اجازه» دیده میشود که در آن اساتید حدیث، اجازه نقل مرویات شفاهی و کتبی خود را به شاگردان مورد اعتماد میدهند. فارس بن سلیمان ارجانی (قرن 4) اجازه نقل آثار خود را به ابوالعباس بن نوح، استاد نجاشی داده است. او به شیوه اهل سنت چند مسند از اصحاب ائمه _ علیهم السلام _ را جمع آورد که مسند بهلول و مسند جعیفران از جمله آنهاست.۲
دایر کردن مدارس و مجالس تدریس قرآن و حدیث و ادبیات نیز در این دوره به چشم میخورد. ابو احمد عسکری (م382ق) در شوشتر و عسکر مُکرم مدرسه حدیثی ادبی بر پا کرد و شاگردان زیادی از سراسر جهان اسلام از محضر او بهرمند میشدند. ابو علی مقری اهوازی (م446ق) در دمشق مدرسه قرآن و حدیث دایر کرد. او گرایش سالمیه داشت و از آثار او اطلاعات مفیدی از مکتب سالمیه به دست میآید.۳
در این دوره گرایش محدّثان به نگارش در تاریخ و سیره و فضایل بیشتر شد. مناقب مالک، فضائل مدینه نوشته محمد بن احمد شوشتری (م345ق)۴، اخبار فاطمه الزهراء _ سلام الله علیها _ ، نوشته احمد بن محمد صولی (زنده 353ق)۵، الریحانتین الحسن و الحسین، نوشته ابنخلّاد رامهرمزی،۶ نشوار المحاضرة و المستجاد من فعلات الأمجاد، نوشته قاضی محسن تنوخی (م384ق)۷ از دیگر کتب نوشته شده در این سبک است.
از ویژگیهای دیگر این دوره ظهور محدثانی بزرگ با گرایش ادبی بوده است. حسن بن عبدالرحمان بن خلّاد رامهرمزی (م حدود 360ق) در کتاب امثال الحدیث، مثلهای حدیثی پیامبر _ صلی الله علیه و آله و سلم _ را جمع آوری کرده و به شرح واژههای مشکل آن
1.. تذکرة الحفاظ، ج۲، ص۶۸۸ - ۶۸۹؛ میزان الاعتدال، ج۳، ص۵۱۶.
2.. سیر أعلام النبلاء، ج۱۶، ص۷۳ - ۷۴؛ رجال النجاشی، ص۳۱۰.
3.. اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۴۶ - ۱۴۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۱۴۳ ت ۱۴۹.
4.. الاعلام، ج۵، ص۳۱۰.
5.. الذریعه، ج۱، ص۳۴۳.
6.. فهرست ابن ندیم، ص۱۷۲.
7.. الذریعه، ج۲۱، ص۲.