معناشناسی حفظ قرآن در روایات - صفحه 163

این دنیا عرصه عمل است و حسابی در کار نیست و آخرت عرصه حساب است و عملی در کار نیست.

بنا بر این، در تمام روایاتِ مربوط به این موضوع، معنای حفظ مجمل است و اگر قرینه‌ای بر انصراف معنا به یکی از دو معنای ذهنی و عملی یافت نشود، معنا در همان اجمال در استعمال و یا به تعبیر مرحوم مجلسی و ملا صالح مازندرانی، معنای اعم باقی خواهد ماند.

اما قراینی وجود دارد که این اجمال را به معنای عملی انصراف داده و ثابت می‌کند که آنچه به آن، در این گونه روایات تشویق شده، حفظ عملی قرآن کریم است و بی‌تردید سپردن ذهنی به تنهایی نمی‌تواند ارزش باشد.

قراینی که ما را در شناخت معنای حفظ در موضوع حفظ قرآن

الف) قرینه کلی، روایاتی است دال بر این که معیار عمل است و سپردن ذهنی به تنهایی ارزش ندارد. به همین دلیل در روایات چنین وارد شده است:


حَدِیثٌ تَدْرِیهِ‏ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ حَدِیثٍ تَرْوِیهِ؛۱

روایتی که بفهمی با ارزش‌تر از هزار روایتی است که [تنها] آن را نقل کنی.


عَلَیْکُمْ بِالدِّرَایَاتِ لَا بِالرِّوَایَاتِ؛۲
بر شما باد فهمیدن؛ نه [تنها] نقل کردن!

پر روشن است که روایت حدیث در بسیاری از موارد مستلزم سپردن ذهنی آن است؛ ولی با این حال، چیزی که به عنوان ارزش معرفی شده است، درایت و فهم حدیث است؛ چون عمل به حدیث متوقف بر آن است. به عبارت دیگر، ارزش برای عمل به آن است و نه فقط سپردن به ذهن آن. روایات دال بر نکوهش علم بی عمل مؤید این سخن هستند؛ مانند:


رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَا یَنْفَعُهُ؛3

چه بسیار عالمی که کشته ندانم‌کاری خویش است؛ با این که علمش با او

1.. معانی الأخبار، ص۲، ح۳.

2.. کنز الفوائد، ج۲، ص۳۱.

3.. نهج البلاغه، حکمت ۱۰۷.

صفحه از 167