احادیث داستانی مجازات کفران نعمت

سرزمینی آباد به دلیل کفران نعمت صاحبان آن، سیلی ویرانگر آمد و اموالشان را از بین برد.

الکافی عن سدیر:

سَأَلَ رَجُلُ أبا عَبدِ اللّهِ(ع) عَن قَولِ اللّهِ عز و جل:«قَالُوارَبَّنَا بَاعِدْ بَینَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ»[۱]الآیةَ، فَقالَ:

هؤُلاءِ قَومٌ کانَت لَهُم قُری مُتَّصِلَةٌ ینظُرُ بَعضُهُم إلی بَعضٍ، وأَنهارٌ جارِیةٌ وأَموالٌ ظاهِرَةٌ، فَکفَروا نِعَمَ اللّهِ عز و جل وغَیروا ما بِأَنفُسِهِم مِن عافِیةِ اللّهِ، فَغَیرَ اللّهُ ما بِهِم مِن نِعمَةٍ و«إِنَّ اللَّهَ لاَ یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوامَا بِأَنفُسِهِمْ»[۲]، فَأَرسَلَ اللّهُ عَلَیهِم سَیلَ العَرِمِ، فَغَرَّقَ قُراهُم، وخَرَّبَ دِیارَهُم، وأَذهَبَ أموالَهُم، وأَبدَلَهُم مَکانَ جَنّاتِهِم جَنَّتَینِ ذَواتَی اُکلٍ خَمطٍ وأَثلٍ، وشَیءٍ مِن سِدرٍ قَلیلٍ، ثُمَّ قالَ:«ذَلِک جَزَینَهُم بِمَا کفَرُواوَ هَلْ نُجَزِی إِلاَّ الْکفُورَ»[۳].[۴]

الکافی ـ به نقل از سدیر ـ:

مردی از امام صادق(ع) در باره این فرموده خدای عز و جل پرسید: «گفتند: پروردگارا! میان سفرهایمان فاصله انداز، و بر خویشتن ستم کردند». فرمود:

«آنان، قومی بودند دارای آبادی های به هم پیوسته، به گونه ای که یکدیگر را می دیدند و جویبارهای روان و اموال فراوان داشتند ؛ ولی نعمت های خدا را ناسپاسی کردند و عافیت الهی را که از آن برخوردار بودند، تغییر دادند. پس خداوند نیز نعمت هایی را که داشتند، دگرگون ساخت. «خداوند، حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند». از این رو، سیل ویرانگر را بر آنان فرستاد و آبادی هاشان را زیرآب بُرد و سرزمین هاشان را خراب کرد و اموالشان را از میان بُرد و به جای باغ هاشان، دو باغ از درخت میوه تلخ و شوره گز با اندی درخت سدر قرار داد. پس از آن، خداوند فرمود: «این [عقوبت] را به سزای آن که کفران، کردند به آنان جزا دادیم و آیا جز ناسپاس را به مجازات می رسانیم؟».


[۱]. سبأ: ۱۹.

[۲]. الرعد: ۱۱.

[۳]. سبأ: ۱۷.

[۴]. الکافی: ج ۲ ص ۲۷۴ ح ۲۳ وج ۸ ص ۳۹۵ ح ۵۹۶، بحارالأنوار: ج ۷۳ ص ۳۳۴ ح ۲۰، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۸ ص ۳۶۴.