احادیث داستانی پرهیز از اشرافیت

پیامبر(ص) وضعیت اشرافی گری مسلمانان در آینده را پیش بینی فرمود و زندگی در زمان خود را ترجیح داد

الزهد لابن حنبل، عن حرب بن أبی الأسود، عن طلحة البصری:

قَدِمتُ المَدینَةَ ولَم یکن لی بِها مَعرِفَةٌ ـ ورُبَّما قالَ: عَریفٌ ـ وکانَ یجری عَلَینا مُدٌّ مِن تَمرٍ بَینَ اثنَینِ، فَصَلّی بِنا رَسولُ اللّهِ(ص) صَلاةً، فَهَتَفَ بِهِ هاتِفٌ مِن خَلفِهِ، فَقالَ: یا رَسولَ اللّهِ، قَد أحرَقَ بُطونَنَا التَّمرُ، وتَخَرَّقَت عَنَّا الخُنُفُ! فَخَطَبَ فَحَمِدَ اللّهَ وأَثنی عَلَیهِ، وقالَ: وَاللّهِ، لَو أجِدُ لَکمُ اللَّحمَ وَالخُبزَ لَأَطعَمتُکموهُ، ولَیأتِینَّ عَلَیکم زَمانٌ یغدی عَلی أحَدِکمُ الجِفانُ ویراحُ، ولَتَلبَسُنَّ مِثلَ أستارِ الکعبَةِ.

قالوا: یا رَسولَ اللّهِ، نَحنُ الیومَ خَیرٌ مِنّا أو یومَئِذٍ؟

قالَ: أنتُمُ الیومَ خَیرٌ مِنکم یومَئِذٍ، أنتُمُ الیومَ خَیرٌ مِنکم یومَئِذٍ، یضرِبُ بَعضُکم رِقابَ بَعضٍ.[۱]

الزهد، ابن حنبل ـ به نقل از حرب بن ابو اسود از طلحه بصری ـ:

به مدینه آمدم و در آن، شناسی ـ شاید هم گفت: آشنایی ـ نداشتم و جیره ما، ده سیر خرما برای هر دو نفر بود. پس روزی پیامبر خدا(ص) برای ما نماز خواند. سپس کسی از پشت سرِ ایشان، بانگ برآورد و گفت: ای پیامبر خدا! خرما، شکم های ما را سوزانده و کرباس های تنمان پاره شده است. پیامبر(ص) به خطبه ایستاد و پس از سپاس و ستایش خداوند، فرمود: «به خدا سوگند! اگر برای شما گوشت و نانی بیابم، قطعا شما را از آن، اطعام می کنم. هر آینه، روزگاری برایتان خواهد آمد که ظرف های غذا، صبحگاهان و شامگاهان، پیاپی نزدتان در آید و جامه هایی همانند پوشش کعبه بر تن کنید». گفتند: ای پیامبر خدا! امروز ما بهتریم یا آن روز؟ فرمود: «شما امروز، بهتر از آن روزید. شما امروز، بهتر از آن روزید. در آن روز، گردن یکدیگر را خواهید زد».

[۱]. الزهد لابن حنبل: ص ۳۴، مسند ابن حنبل: ج ۵ ص ۴۱۳ ح ۱۵۹۸۸ ولیس فیه ذیله من «قالوا: یارسول اللّه ...»، المستدرک علی الصحیحین: ج ۳ ص ۱۶ ح ۴۲۹۰ وج ۴ ص ۵۹۱ ح ۸۶۴۸، السنن الکبری: ج ۲ ص ۶۲۴ ح ۴۳۳۷ کلّها عن أبی حرب عن طلحة نحوه، کنز العمّال: ج ۳ ص ۲۱۸ ح ۶۲۳۴، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۷، ص ۴۳۶.