امام علی(ع) در اوج قدرت، تواضع خود را همچنان حفظ می کرد. نمونه ای از تواضع آن حضرت را در این حدیث می یابیم.
روضة الواعظین عن الأصبغ بن نباتة:
أتی أمیرُ المُؤمِنینَ(ع) ـ ومَعَهُ قَنبَرٌ ـ البَزّازینَ، فَساوَمَ رَجُلاً بِثَوبَینِ، فَقالَ: بِعنی ثَوبَینِ، فَقالَ الرَّجُلُ: یا أمیرَ المُؤمِنینَ، عِندی حاجَتُک. فَلَمّا عَرَفَهُ انصَرَفَ، حَتّی أتی غُلاما، فَقالَ: بِعنی ثَوبَینِ، فَماکسَهُ الغُلامُ، حَتَّی اتَّفَقا عَلی سَبعَةِ دَراهِمَ؛ ثَوبا بِأَربَعَةِ دَراهِمَ، وثَوبا بِثَلاثَةِ دَراهِمَ، وقالَ لِغُلامِهِ قَنبَرٍ: اِختَرِ الثَّوبَینِ، فَاختارَ الَّذی بِأَربَعَةٍ، ولَبِسَ هُوَ الَّذی بِثَلاثَةٍ، وقالَ: الحَمدُِللّه الَّذی رَزَقَنی ما اُواری بِهِ عَورَتی، وأَتَجَمَّلُ بِهِ فی خَلقِهِ.
ثُمَّ أتَی المَسجِدَ فَکوَّمَ کومَةً مِن حَصی، فَاستَلقی عَلَیها، فَجاءَ أبُو الغُلامِ فَقالَ: إنَّ ابنی لَم یعرِفک، وهذانِ الدِّرهَمانِ رَبِحَهُما، فَخُذهُما، فَقالَ(ع): ما کنتُ لِأَفعَلَ، فَقَد ماکستُهُ وماکسَنی، وَاتَّفَقنا عَلی رِضا.[۱]
روضة الواعظین ـ به نقل از اصبغ بن نُباته ـ:
امیر مؤمنان(ع)، همراهِ قنبر، به بازار پارچه فروشان آمد و با مردی برای خرید دو جامه به گفتگو پرداخت و فرمود: «به من دو جامه بفروش». مرد گفت: ای امیر مؤمنان! آنچه می خواهی، نزد من است. چون آن مرد، امام(ع) را شناخت، رفت تا به پسرکی رسید و گفت: «به من دو جامه بفروش». پسرک با او چانه زد تا بر هفت درهم، توافق کردند؛ جامه ای به چهار درهم و جامه دیگر به سه درهم. سپس به خدمتکارش، قنبر، فرمود: «یکی از دو جامه را برگزین». قنبر، جامه چهار درهمی را انتخاب کرد و امام، خود، جامه سه درهمی را پوشید و فرمود: «سپاس، خدای را که به من جامه ای عطا فرمود تا برهنگی ام را با آن بپوشانم و در میان آفریدگانش آراسته باشم».
سپس راهی مسجد شد و پشته ای سنگ ریزه فراهم آورد و بر آن دراز کشید. در این حال، پدر آن پسرک آمد و گفت: پسر من، شما را نشناخته بود. این دو درهم، سود آن دو جامه است. بگیرید!
امام(ع) فرمود: «من کسی نیستم که چنین کنم؛ زیرا من چانه زدم و او چانه زد و با خشنودی به توافق رسیدیم».
[۱]. روضة الواعظین: ص ۱۲۱، مکارم الأخلاق: ج ۱ ص ۲۴۶ ح ۷۳۰، بحارالأنوار: ج ۷۹ ص ۳۱۰ح ۱۴ وراجع دعائم الإسلام: ج۲ ص۱۵۶ ح۵۵۶، ومسند ابن حنبل: ج۱ ص۳۳۱ ح۱۳۵۲ ومسند أبی یعلی: ج۱ ص۱۸۱ ح۲۹۰ وتاریخ دمشق: ج۴۲ ص۴۸۶، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۷، ص ۱۷۸.