شأن بیان «اللّهُمَّ لا تَکلنی إلی نَفسی طَرفَةَ عَینٍ أبَداً» از زبان رسول گرامی اسلام(ص) در این حدیث آمده است.
المناقب لابن شهر آشوب عن ابن عبّاس ـ فی قَولِهِ:«وَ إِن کادُواْ لَیفْتِنُونَک عَنِ الَّذِی أَوْحَینَا»[۱]ـ:
قالَ وَفدُ ثَقیفٍ: نُبایعُک عَلی ثَلاثٍ: لا نَنحَنی، ولا نَکسِرُ إلها بِأَیدینا، وتَمَتَّعنا بِاللّاتِ سَنَةً.
فَقالَ(ع): لا خَیرَ فی دینٍ لَیسَ فیهِ رُکوعٌ وسُجودٌ، فَأَمّا کسرُ أصنامِکم بِأَیدیکم فَذاک لَکم، وأَمَّا الطّاغِیةُ اللّاتُ فَإِنّی غَیرُ مُمَتِّعِکم بِها.
قالوا: أجِّلنا سَنَةً حَتّی نَقبِضَ ما یهدی لِالِهَتِنا، فَإِذا قَبَضناها کسَرناها وأَسلَمنا. فَهَمَّ بِتَأجیلِهِم، فَنَزَلَت هذِهِ الآیةُ.
قالَ قَتادَةُ: فَلَمّا سَمِعَ قَولَهُ:«ثُمَّ لَا تَجِدُ لَک عَلَینَا نَصِیرًا»[۲]قالَ: اللّهُمَّ لا تَکلنی إلی نَفسی طَرفَةَ عَینٍ أبَدا.[۳]
المناقب، ابن شهرآشوب ـ به نقل از ابن عبّاس در باره آیه شریف: «و چیزی نمانده بود که تو را از آنچه به سویت وحی کرده ایم، گم راه کنند» ـ:
هیئت نمایندگی ثقیف گفتند: با تو به سه شرط، بیعت می کنیم: خم نشویم، خدایی را با دست خودمان نشکنیم، و تا یک سال از لات، بهره مند شویم.
پیامبر(ص) فرمود: «دینی که در آن رکوع و سجود نباشد، خیری در آن نیست؛ ولی شکستن بت هایتان به دست خودتان، اختیار با شماست، و امّا بت لات، من اجازه نمی دهم از آن بهره مند شوید».
گفتند: یک سال مهلتمان ده تا هدایایی را که به خدایانمان می شود، بگیریم و چون گرفتیم، آنها را می شکنیم و اسلام می آوریم.
پیامبر(ص) خواست به آنان مهلت دهد که این آیه نازل شد.
قتاده گفت: چون پیامبر(ص) این سخن خداوند را شنید: «سپس در برابر ما برای خود یاوری نمی یافتی»، عرضه داشت: «بار خدایا! هرگز مرا چشم بر هم زدنی به خودم وا مگذار».
[۱]. الإسراء: ۷۳.
[۲]. الإسراء: ۷۵.
[۳]. المناقب لابن شهر آشوب: ج ۱ ص ۵۷، مجمع البیان: ج ۶ ص ۶۶۵ نحوه، بحار الأنوار: ج ۱۷ ص ۵۳، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۶، ص ۵۳۴.