احادیث داستانی گفتن عیب کالا هنگام فروش

وقتی واثله عیب شتر را پس از فروش و پیش از رفتن خریدار، به او گفت، خریدار تعجب کرد...

مسند ابن حنبل عن أبی سباع:

اِشتَرَیتُ ناقَةً مِن دارِ واثِلَةَ بنِ الأَسقَعِ، فَلَمّا خَرَجتُ بِها أدرَکَنا واثِلَةُ وهُوَ یجُرُّ رِداءَهُ، فَقالَ: یا عَبدَ اللّهِ، اشتَرَیتَ؟ قُلتُ: نَعَم، قالَ: هَل بَینَ لَک ما فیها؟ قُلتُ: وما فیها؟ قالَ: إنَّها لَسَمینَةٌ ظاهِرَةُ الصِّحَّةِ، قالَ: فَقالَ: أرَدتَ بِها سَفَرا أم أرَدتَ بِها لَحما؟ قُلتُ: بَل أرَدتُ عَلَیهَا الحَجَّ، قالَ: فَإِنَّ بِخُفِّها نَقبا، قالَ: فَقالَ صاحِبُها: أصلَحَک اللّهُ أی هذا! تُفسِدُ عَلَی؟

قالَ: إنّی سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ(ص) یقولُ: لا یحِلُّ لِأَحَدٍ یبیعُ شَیئا ألاّ یبَینَ ما فیهِ، ولا یحِلُّ لِمَن یعلَمُ ذلِک ألاّ یبَینَهُ.[۱]

مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابو سباع ـ:

از خانه واثلة بن اَسقَع ناقه ای خریدم. چون آن را بیرون آوردم، واثله در حالی که عبایش به زمین کشیده می شد، خودش را به ما رساند و گفت: ای بنده خدا! آن را خریدی؟

گفتم: آری. گفت: آیا خصوصیت آن را برایت روشن ساخت؟ گفتم: چه خصوصیتی دارد؟ گفت: شتری چاق و به ظاهر سالم است. سپس پرسید: آیا او را برای سفر می خواهی یا برای گوشتش؟ گفتم: می خواهم با او حج گزارم. گفت: در پای او سوراخی هست.

خریدار شتر گفت: خدا خیرت دهد! این دیگر چیست می خواهی کار مرا خراب کنی (و معامله را به هم بزنی)؟

واثله گفت: من از پیامبر خدا(ص) شنیدم که می فرمود: «بر هیچ کس روا نیست چیزی را بفروشد، مگر این که هر عیبی دارد، به خریدار بگوید و برای هر کسِ دیگری هم که از آن عیب اطّلاع داشته باشد، روا نیست جز آن که عیب را معلوم کند».


[۱]. مسند ابن حنبل: ج ۵ ص ۴۲۱ ح ۱۶۰۱۳، السنن الکبری: ج ۵ ص ۵۲۳ ح ۱۰۷۳۵، تاریخ بغداد:ج ۱۱ ص ۱۴۴ الرقم ۵۸۴۳، تاریخ واسط: ص ۵۳، تاریخ دمشق: ج ۶۶ ص ۲۵۸ ح ۱۳۳۸۷، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۷، ص ۸۲.