معرفت و هدايت، فعل خدا است آيات و روايات - صفحه 14

قُلْتُ: فَهَلْ كُلِّفُوا الْمَعْرِفَةَ؟ قَالَ: «لا. عَلَى اللَّهِ الْبَيَانُ. لا يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلّا وُسْعَها وَ لا يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلّا ما آتاها.» 1 خدا خيرت دهاد! آيا در مردم ابزارى قرار داده شده كه به وسيله‏ى آن، خدا را بشناسند؟
فرمود: «نه.»
پرسيدم: آيا آن‏ها را تكليف به معرفت كرده است؟
پاسخ داد: «نه. تنها به عهده خداست كه بيان كند. خدا هيچ كس را جز به اندازه توانش تكليف نمى‏كند و خدا هيچ كس را جز به آنچه به او داده تكليف نمى‏كند.»

2ـ 2. امام صادق عليه ‏السلام مى‏فرمايد:

«لَمْ يُكَلِّفِ اللَّهُ الْعِبَادَ الْمَعْرِفَةَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُمْ إِلَيْهَا سَبِيلاً.» ۲ «خداوند، بندگان را بر معرفت تكليف نكرده است و راهى براى آن‏ها قرار نداده كه به آن برسند.»
در اين دو حديث، تكليف به معرفت به طور مطلق نفى شده است. در حديث دوم تصريح شده كه خداوند سبحان، راهى به سوى معرفت براى بندگانش قرار نداده است. بر اساس اين حديث، معرفت، از آثار و لوازم هيچ چيزى نيست و هيچ‏كس نمى‏تواند مدّعى وجود راهى باشد كه سير آن راه، صد در صد به معرفت بينجامد. بلكه همه راه‏هاـ جز مشيت الهى‏ـ به سوى معرفت بسته است. در روايت اوّل مى‏فرمايد كه خداوند، نه تنها راهى براى معرفت خود قرار نداده است، بلكه هيچ ابزار و نيرويى هم به انسان نداده كه به كمك آن قوه، بتواند به معرفت برسد. همه قوا و آلاتى كه خداوند سبحان در اختيار انسان‏ها قرار داده است، از رساندن او به معرفت عاجز و ناتوانند. پس بر اوست كه بيان كند و بشناساند تا راه براى تكاليف باز گردد و تا مادامى كه معرفى از سوى او صورت نگيرد، راه براى تكليف احدى هموار نخواهد شد.
پس معناى مورد نظر از معرفت، امرى عام نيست كه هر معرفتى را در بر گيرد، بلكه معرفتى است كه منشأ تكليف گردد و معلوم است كه در رأس آن‏ها

1.كافى ۱ / ۱۶۳؛ توحيد / ۴۱۴؛ المحاسن ۱ / ۲۷۶؛ بحار الانوار ۵ / ۳۰۲.

2.المحاسن ۱ / ۱۹۸؛ بحار الانوار ۵ / ۲۲۲.

صفحه از 43