معرفة اللّه‏، فطرى است آيات و روايات - صفحه 31

بعث الأنبياء إنّما هو لوضع التكاليف و العبادات و سوقهم إلى المعاد و تربيتهم و تزكيتهم و إيصالهم و هدايتهم إلى أعلى مدارج الكمالات و أن يستأهلهم لقرب الحقّ تعالى، و ليحكموا بينهم لو اختلفوا في الحقائق و ليضعوا قوانين عامّة، كي يرجعوا إليها عند التخاصم و التنازع. 1
موجب و سبب بعثت پيامبران و رسولان، اختلاف مردم نيست؛ بلكه بعثت پيامبران براى وضع تكاليف و عبادات، راهنمايى آن‏ها به معاد، تربيت و تزكيه و هدايت، رساندن آن‏ها به بالاترين مدارج كمالات است و براى اهل نمودن آن‏ها براى قرب حق تعالى و براى حكم ميان آن‏ها در موارد اختلاف در حقايق و براى وضع قوانين عمومى و براى حلّ خصومات و منازعات بوده است.
2ـ 6ـ 3) آيه‏ى شريفه به روشنى، مى‏رساند كه علّت بعثت انبيا از سوى خداى تعالى اتّفاق امّت و يكدست بودن آن‏هاست نه وجود اختلاف ميان آنان. بنابراين بايد ديد مراد از وحدت و يكدستى كه موجب بعثت پيامبران گرديده، چه وحدتى است. در رواياتى كه از اهل بيت عليهم ‏السلام در تفسير آيه‏ى شريفه وارد شده، اين وحدت بيان گرديده است. پيش از آن‏كه پيامبرى از سوى خداى تعالى بر مردم مبعوث شود، همه‏ى آن‏ها از جهت كفر و ايمان اتّحاد داشتند؛ يعنى نه مؤمن بودند و نه كافر و نه مشرك. از امام صادق عليه ‏السلام در مورد وحدت امّت در آيه‏ى شريفه پرسيدند. فرمود:
كان ذلك قبل نوح. قيل: فعلى هدى كانوا؟ قال: بل كانوا ضُلّالاً... لم يكونوا على هدى. كانوا على فطرة اللّه‏ التي فطرهم عليها، لا تبديل لخلق اللّه‏. و لم‏يكونوا ليهتدوا حتّى يهديهم اللّه‏. أ ما تسمع يقول إبراهيم: « لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضّالِّينَ»؛ أي: ناسيا للميثاق. 2 امّت پيش از نوح، امّت واحد بود.
پرسيدند: آيا آنان هدايت يافته بودند؟
فرمود: بلكه آنان گم بودند... بر هدايت نبودند. بر فطرت خدا بودند كه بر آن مفطورشان كرده است. خلق خدا را تبديلى نيست. و هدايت نمى‏پذيرند تا اين‏كه

1.مناهج البيان ۲ / ۱۸۴.

2.تفسير عيّاشى ۱ / ۱۰۴.

صفحه از 39