معرفة اللّه‏، فطرى است آيات و روايات - صفحه 38

از ياد آن‏ها برده است. بدين ترتيب، انسان بدون قرار گرفتن تحت تعاليم پيامبران الاهى به معرفت خداى خويش نمى‏رسد. در نتيجه، متّصف به كفر و شرك و ايمان هم نخواهد شد. بدين‏رو، حجّت بر وى باوجود پيامبران و تعاليم آن‏ها تمام مى‏شود:
إنّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ النَّاسَ عَلَى الْفِطْرَةِ الَّتِي فَطَرَهُمُ اللَّهُ عَلَيْهَا لَا يَعْرِفُونَ إِيمَاناً بِشَرِيعَةٍ وَ لَا كُفْراً بِجُحُودٍ ثُمَّ ابْتَعَثَ اللَّهُ الرُّسُلَ إِلَيْهِمْ يَدْعُونَهُمْ إِلَى الْإِيمَانِ بِاللَّهِ حُجَّةً لِلَّهِ عَلَيْهِمْ.
3ـ 2) حال اين اگر كفر و ايمان با توجّه به دعوت و تعاليم پيامبران حاصل مى‏شود، پس چگونه است كه در برخى از آيات بأساء و ضرّاء، خداوند سبحان تصريح مى‏كند كه آنان پس از رفع گرفتارى‏شان، كافر و مشرك مى‏شوند؟
فَلَمّا نَجّاهُمْ إِلى البَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ.۱فَلَمّا نَجّاكُمْ إِلى البَـرِّ أَعْرَضْتُمْ وَ كانَ الإِنْسانُ كَفُوراً.۲
جواب اين تعارض بدوى آن است كه ظهور معرفت فطرى در بأساء و ضرّاء، اختصاص به مؤمن ندارد، بلكه كافر و مشرك و ضالّ هم در اين حالت متوجّه خداى سبحان مى‏گردند. پس آنان كه در بأساء و ضرّاء به خداوند سبحان متوجّه و متنبّه مى‏شوند، يا از قبل مؤمن‏اند يا كافر و مشرك و يا ضالّ و غافل محض. امّا مؤمن و كافر و مشرك، پيش از قرار گرفتن در بأساء و ضرّاء توسّط دعوت و تعاليم پيامبران به معرفت خداوند سبحان رسيده و به ايمان يا كفر و شرك متّصف گرديده‏اند. قرار گرفتن در بأساء و ضرّاء براى مؤمنان، لطف و محبّتى است از خداوند سبحان، تا آنان را در ايمانشان محكم دارد و بر درجات ايمانى و معرفتى آنان بيافزايد؛ ولى نسبت به كفّار و مشركان، اتمام حجّتى دوباره براى مجازات اعمالشان مى‏باشد.
اما ضُلّال‏ـ يعنى آنان كه به هيچ وجه دعوت پيامبران به گوششان نخورده و تعاليم رسولان به آنان نرسيده‏ـ در بأساء و ضرّاء اگرچه متوجّه خداى سبحان

1.عنكبوت (۲۹) / ۶۵.

2.اسراء (۱۷)/ ۶۷.

صفحه از 39