مروى كه در نشر اين گفتارها، تنها همان هدف مورد نظر ماست. بديهى است كه ميدان براى هر گونه بحث و بررسى نقد و انتقاد، باز است و حيات علم به نقد و بررسى سخنان عالمان است.
ضمن بزرگداشت آن دو عالم فقيد، از خوانندگان گرامى انتظار داريم كه در اين نكتهها ژرف بنگرند و در جهت شناخت قرآن از آنها بهرهها ببرند.
فصلنامه سفينه
1. قرآن مقدّس، دو نزول دارد.
الف. نزول جمعى جُمَلى: قرآن در اين نزول، به يك باره، از لوح محفوظ نازل شده است. نزول دفعى در ماه رمضان بوده است؛ چنانكه در قرآن مىفرمايد: «شهر رمضان الذي أنزل فيه القرآن.» (بقره (2) / 185) قرآن در اين نزول، به صورت جمعى، از لوح محفوظ پايين آمد. لوح محفوظ، مانند يك قطعه سنگ يا دفترچه نيست، بلكه مَلَكى است؛ همان گونه كه كتاب مسطور (طور (52) / 2) لوح محو و اثبات (رعد (13) / 39)، قلم (قلم (68) / 1)، همه ملكاند.
در قرآن مىفرمايد: «بل هو قرآن مجيد في لوح محفوظ» (بروج (85) / 21) كلمه «في» در اينجا بدان معنا نيست كه بگوييم: قرآن داخل كاغذهاست كه با مركّب در آنها نوشتهاند؛ بلكه بدان معنى است كه تحقّق آن ملك به حقايق آيات است؛ لذا آن ملك، لوح نام دارد. به عنوان مثال مىگويند: «تمام قرآن در سينه فلانى است.» يعنى اينكه او حافظ قرآن است و حقايق و معانى آيات، همه به وجود عقلى، در قوّه عقليه او موجود است و قوه عالمه و مُدركه او بر سورهها و آيات، احاطه دارد. چنين نيست كه قرآن را با قلم در سينه آن شخص نوشته باشند.
در آسمان دنيا ـ كه نزديكترين آسمان به ماست ـ گروهى از ملائك وجود دارد به نام سَفَرة، كرامٍ بَرَرة. (عبس (80) / 11 ـ 16) قرآن در شب قدر ماه رمضان، از لوح محفوظ نازل شد و به آسمان دنيا آمد. در بيت العزّة به كرام بررة رسيد، يعنى اين