امام، اسوه امّت - صفحه 94

گذشته را افاده مى‏كند، براى اشاره به اين امر است كه اين وظيفه اقتدا و پيروى از رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمهميشه ثابت است و شما بايد همواره به آن جناب تأسّى كنيد. (همان: ج 16، ص 305)
درجمله «لمن كان يرجو اللّه‏ و اليوم الآخر و ذكراللّه‏ كثيرا» ، كلمه «من» بدل است‏از ضمير خطاب در «لكم» تا دلالت كند بر اينكه تأسّى به رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمصفت حميده وپاكيزه‏اى است كه هركه مؤمن ناميده شد، بدان متصّف نمى‏شود؛بلكه كسانى به اين صفت پسنديده متّصف مى‏شوندكه به حقيقت ايمان متّصف باشند. معلوم است‏كه‏اميد چنين‏كسانى به خداست وهدف همّتشان همه وهمه،خانه آخرت است.اينان همه، دل درگروخدا دارند وبه زندگى آخرت اهمّيّت مى‏دهند و درنتيجه،عمل صالح مى‏كنند. با اين حال،بسياربه ياد خدايند وازپروردگارخود غافل نمى‏شوند ونتيجه اين توجّه دائمى، تأسّى به رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمدرگفتاروكردار است.البتّه برخى ازمفسّران معتقدندكه جمله «لمن كان» صله‏است براى‏كلمه «حسنة» ويا صفتى است براى آن ومنظورشان اين بوده‏كه كلمه «من» را بدل از ضمير خطاب نگيرند؛ ولى بازگشت هر سه وجه، به يك معناست. (همان: ج 16، ص 305)
6ـ 3) مورد نزول آيه، جنگ احزاب است و آيه مسلمانان را دعوت مى‏كند كه در استقامت در شدايد جنگ، به پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلماقتدا كنند؛ امّا مورد خاص، مخصّص عموم عام نمى‏شود؛ يعنى اگر در زمينه امر خاصّى، قانون كلّى بيان شد، نمى‏توان اين قانون كلّى را به خصوص آن مورد اختصاص داد. حال در اين آيه هم اگرچه مورد نزول آيه، قضيّه جنگ احزاب است، ولى آيه عام است و به عموم خود بر اينكه در تمامى كارها بايد به پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلماقتدا كنيم، دلالت مى‏كند.
بنابراين، بر طبق اين آيه شريفه، پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمدر تمام شئون هدايتى، چه در گفتار و چه در افعال، اسوه‏اى حسنه است كه بايد به او تأسّى كرد. همچنين وجوب تأسّى بر صفت رسالت آن‏جناب معلّق گشته است و اين امر مى‏رساند كه وصف رسالت، علّت حكم به وجوب تأسّى به آن حضرت است. از طرف ديگر، بنابر تصريح آيه: «... و أنفسنا و أنفسكم...» (آل‏عمران (3)/ 61)، على عليه ‏السلام نفس پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلماست، پس او

صفحه از 109