احادیث داستانی گریه بر حمزه

اهل مدینه به جهت اینکه حمزه گریه کن نداشت، هنگام مصیبت، اول بر حمزه می گریستند و سپس برای میت خود

کتاب من لا یحضره الفقیه:

هنگامی که پیامبر خدا(ص) از جنگ اُحد به مدینه باز گشت، از هر خانه ای که یکی از اعضای آن کشته شده بود، صدای نوحه و گریه شنید؛ امّا از خانه عمویش حمزه صدایی نشنید. پس فرمود: «امّا حمزه گریه کننده ای ندارد!». مردم مدینه سوگند یاد کردند که بر هیچ مرده ای گریه نکنند تا آن که نخست بر حمزه نوحه و گریه کنند و از آن روز تا به امروز، بر این شیوه اند.

کتاب من لا یحضره الفقیه:

لَمَّا انصَرَفَ رَسولُ اللّهِ(ص) مِن وَقعَةِ اُحُدٍ إلَی المَدینَةِ، سَمِعَ مِن کلِّ دارٍ قُتِلَ مِن أهلِها قَتیلٌ نَوحا وبُکاءً، ولَم یسمَع مِن دارِ حَمزَةَ عَمِّهِ، فَقالَ(ص): «لکنَّ حَمزَةَ لا بَواکی لَهُ!».

فَآلی أهلُ المَدینَةِ ألّا ینوحوا عَلی مَیتٍ ولا یبکوهُ حَتّی یبدَؤوا بِحَمزَةَ فَینوحوا عَلَیهِ ویبکوهُ، فَهُم إلَی الیومِ عَلی ذلِک.[۱]


[۱]. کتاب من لا یحضره الفقیه: ج ۱ ص ۱۸۳ ح ۵۵۳، بحارالأنوار: ج ۸۲ ص ۱۰۵ ح ۵۳؛ المعجم الکبیر: ج ۱۱ ص ۳۱۰ ح ۱۲۰۹۶ عن ابن عباس، الطبقات الکبری: ج ۲ ص ۴۴ و ج ۳ ص ۱۱، اُسد الغابة: ج ۲ ص ۶۹ الرقم ۱۲۵۱ وکلّها نحوه، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۴، ص ۲۸۸.