عصر مهدويت در تفسير ابوالفتوح رازى رحمه‌‏الله - صفحه 417

ثالثاً، از حيث علمى نيز طول عمر به اين حدّ و بيشتر براى انسان امكان دارد؛ زيرا از جنبه علمى هيچ مشكلى براى طول عمر بشر وجود ندارد؛ بلكه علم و تكنيكِ پيشرفته بشر مؤيّد اين نظريّه است كه عمر بشر مى تواند چندين برابر بيش از عمر كنونى خود داشته باشد. علم جديد در صدد دسترسى به فرمولهاى جديدى است كه با آن بتوان عمر انسان را به چندين برابر وضع موجود افزايش داد.
رابعاً، فلاسفه و متكلّمين مى گويند: ادلّ دليل بر امكان شى ء، وقوع آن شى ء در خارج است. اگر سخن از امكان چيزى در خارج يا عدم امكان آن است، بهترين دليل بر امكان آن وقوع در خارج است.
در مورد طول عمر نيز همين قانون جارى است؛ بهترين دليل بر امكان آن رجوع به تاريخ گذشته است. چه بسيار افرادى كه در طول تاريخ، عمرهاى بسيار طولانى داشته اند كه طول عمر حضرت مهدى عليه السلام نيز يكى از آنها مى تواند باشد.
خداوند درباره حضرت يونس مى فرمايد: «فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ * لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ»۱؛ و اگر او از تسبيح كنندگان نبود، تا روز قيامت در شكم ماهى مى ماند.
نتيجه اينكه امكان دارد انسان عمرى طولانى تا روز قيامت داشته باشد.
و نيز در مورد حضرت نوح عليه السلام مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاّ خَمْسِينَ عاماً»۲ ؛ و ما نوح را به سوى قومش فرستاديم و او در ميان آنان 950 سال درنگ كرد.
خامساً، شكّى نيست كه طولانى شدنِ عمر انسان به هزاران سال از جنبه عقلى و منطقى ممكن است، و هيچ گونه اشكال عقلى ندارد و هيچ گاه مستلزم تناقض نخواهد بود؛ زيرا در مفهوم حيات و زندگى، مرگ سريع نهفته نشده است.

1.صافات (۳۷): آيات ۱۴۳ ـ ۱۴۴.

2.عنكبوت (۲۹): آيه ۱۴.

صفحه از 428