احادیث داستانی غش در معامله

وقتی که رسول خدا(ص) کاسبی را دید که رو و زیر خوراکی اش فرق دارد فریاد برآورد که: متقلب از ما نیست.

تاریخ إصبهان عن ابن عمر:

إنَّ رَسولَ اللّهِ(ص) مَرَّ بِسوقِ المَدینَةِ عَلی طَعامٍ أعجَبَهُ، فَأَدخَلَ یدَهُ فی جَوفِ الطَّعامِ، فَأَخرَجَ شَیئا لَیسَ بِالظّاهِرِ، قالَ: فَأَفَّفَ رَسولُ اللّهِ(ص) بِصاحِبِ الطَّعامِ، ثُمَّ نادی: یا أیهَا النّاسُ! لا غِشَّ بَینَ المُسلِمینَ، مَن غَشَّنا فَلَیسَ مِنّا.[۱]

تاریخ إصبهان ـ به نقل از ابن عمر ـ:

پیامبر خدا(ص) در بازار مدینه بر طعامی (موادّی غذایی یا گندم) گذشت که ظاهری خوشایند داشت. دستش را داخل آن بُرد و چیزی در آورد که مانند قسمت بیرونی اش نبود. پس به طعام فروش اُف گفت و آن گاه صدا زد: «ای مردم! تقلّب در میان مسلمانان نیست. کسی که تقلّب کند، از ما نیست».


[۱]. تاریخ إصبهان: ج ۱ ص ۲۹۸ ح ۵۱۵، المستدرک علی الصحیحین: ج ۲ ص ۱۱ ح ۲۱۵۳، صحیح ابنحبّان: ج ۱۱ ص ۲۷۰ ح ۴۹۰۵، المغنی عن حمل الأسفار: ج ۴ ص ۲۲۷ کلّها عن أبی هریرة، سبل الهدی والرشاد: ج ۹ ص ۹ عن أبی الحمراء وکلّها نحوه، کنزالعمّال: ج ۴ ص ۱۵۸ ح ۹۹۷۰، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۷، ص ۳۰۰.