حدیث «لا تُفضّلونی علی موسی علیه السلام »؛ روی‏کردها و نظریه معیار - صفحه 15

1-3. روی‏کرد تصحیح

در روی‏کرد تصحیح، تلاش بر این است که با ارائه توجیهاتی، روایات منع تفصیل به گونه‌ای تبیین ‌شوند که قابل جمع دلالی با ظاهر آیات استنادی بوده و به مرحله تعارض با آنها نرسد. پیش فرض این روی‏کرد، پذیرش صدور این روایات از رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده و اشکال سندی و تردید در عدم صدور آنها مورد مناقشه نبوده است. تقریرهای متنوعی از این جمع دلالی ارائه شده است که در ادامه ‏به مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود.

1-1-3. تنقیصِ مفضول

نهی در روایات منع تفضیل، حمل بر موردی است که تفضیل پیامبران، به توهم نقص در مفضول منجر یا به قصد تنقیص وی صورت پذیرد۱ و چون این اقدام با وجوب تکریم پیامبران در تعارض بوده و بنا بر قولی حتی مستلزم کفر است، از آن نهی شده است.۲ از این رو، مقصود از این روایات، نفی یا عدم صحت تفاضل پیامبران در درجات نیست؛ زیرا خداوند در قرآن از آن خبر داده که خودش بین آنها تفضیل داده است. برابر این تحلیل، گویی تفضیل، گاهی برای تکریم و گاهی برای تنقیص صورت می‌پذیرد. روایات منع تفضیل به نوع دوم اشاره دارند و آیات قرآن به نوع نخست. از این رو، تعارضی میان این دو وجود ندارد؛ زیرا در موضوع و نوع با یک‌دیگر اختلاف دارند.

درنگ در سبب صدور روایت «لا تفضّلونی علی موسی»۳ نیز قرینه‌ای بر درستی این تحلیل است؛ زیرا این روایت، بعد از حادثه‌ای رخ داد که یک صحابی بر صورت مرد یهودی سیلی زد و یهودی شکایت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برد و به دنبال آن بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله به این دلیل که از این عمل انتقاص شأن موسی علیه السلام فهمیده شود، لذا این روایت را فرمودند.۴ در گزارش‌های تاریخی دلیل این عمل مشاجره صحابی با یهودی در افضلیت رسول خدا بیان شده است.۵

2-1-3. تفضیلِ نزاع افکن

نهی در روایات منع تفضیل، حمل بر موردی است که تفضیل منجر به مجادله و

1..‏ عمدة القاری، ج۱۶، ص۴.‏ ‏

2..‏ شرح السنة، ج۷، ص۱۱. ‏

3..‏ شرح معانی الآثار، ص۳۱۶؛ ‏ عمدة القاری، ج۱۲، ص۲۵۰. ‏

4..‏ المعلم بفوائد المسلم، ج۳، ص۱۳۴.‏ ‏

5..‏ فتح الباری، ج۶، ص۳۱۸. ‏

صفحه از 30