بررسی محتوایی حدیث استعداد فقر و نقد برخی از دیدگاه‌ها - صفحه 19

معنا را می‌رسانند عبارت‌اند از: «الفقر معنا خیر من الغنی مع غیرنا، و القتل معنا خیر من الحیاة مع غیرنا» و «الفقر فی طاعة الله أحب إلیّ من الغنی فی معصیة الله».۱ این گونه فقر که به دنبال ترجیح حق و طاعت بر باطل و معصیت است، همان فقر هدف‌دار است. لذا فرمود: فقری که در همراهی ما حاصل شود، از ثروتی که به سبب دوری از ما و نزدیکی به دیگران به دست آید، برتر است؛ ضمن این که نگاه به معنای فقر، دقت حضرت در واژه‌گزینی را می‌رساند که فقر را ذکر کردند، نه مسکنت و بؤس و امثال آن را، زیرا فقر، چه حد نخست نیاز و نداری باشد، چه وجه دیگر، تنها واژه‏ای است که معنای مطلق نیاز و نداری را دارد و از همین روی، این واژه و نه الفاظ دیگر، در وجوه مختلف نیاز به کار رفته است، و حضرت نیز در روایت مطلق نداری و نیاز مادی را قصد کرده‏اند، و لذا واژه فقر گویاتر و اعم از واژگان دیگر است.

معنای جلباب و تجفاف

معنای مشترک در هر دو پوشش است. در باره جلباب گفته‏اند: ازار، رداء، و نیز ملحفه، و گفته شده است: مقنعه‌گونه‏ای است که زن بدان سر و کمر و سینه‌اش را می‏پوشاند.۲ و نیز پوششی که انسان را در برگیرد و تمام بدن را بپوشاند.۳ در معنای تجفاف نیز باید گفت پوشش و جنگ‌افزاری است که در جنگ برای حفظ اسب از زخم دشمن بر وی می‏پوشانند. تجفاف برای حیوان همچون زره برای انسان است:

التجفاف ما جلّل به الفرس من سلاح و آلة تقیه الجراح.۴

به این اسب «فرس مجفّف» گویند. شاید در فارسی برگ‌استوان نام گیرد. در این معنا _ که به اختصار برگزار شد _ معنای پوشش و محافظ بدن دیده می‏شود.

وجوه ترجیحی تأویل حدیث بر اساس جو حاکم بر فضای صدور حدیث

بر اساس معنای لغوی، دو وجه برای روایت قابل ذکر است که هر چند در اینجا یکی بر دیگری ترجیح داده شده، اما این دو معنا می‌تواند در آن واحد مقصود حضرت بوده باشد و هیچ تعارض وجود ندارد:

1..‏ ر.ک: میزان الحکمة، ج۹، ص۱۸۶ و ۱۸۷.

2..‏ النهایة، ص۱۵۶.

3..‏ الفائق فی غریب الحدیث، ج۱، ص۲۲۹.

4..‏ تاج العروس، ج۱۲، ص۱۱۷.

صفحه از 30