داشته و هر یک حدیث را با بیان چگونگی و چیستی فقر شرح میکند:
1. فقر در دنیا و صبر بر آن
برخی فقر روایت را فقر در دنیا گرفتهاند و معنای حدیث را ترغیب به ترک دنیا و تزهد در آن و صبر بر نداری و قناعت دانستهاند.۱ بنا بر این تفسیر، جلباب و تجفاف مشبه به و صبر بدان تشبیه شده است، و وجه شبه ستر و پوشش است؛ یعنی صبر فقر را میپوشاند؛ همان طور که جلباب و تجفاف بدن را. ابن قتیبه بر این تفسیر خود شاهدی از روایت امام _ علیه السلام _ در باره افرادی که خود را شیعیان ایشان نامیدند، میآورد و ویژگیهای شیعه را این گونه بیان فرمودند:
خُمص البطون من الطوی، يُبس الشفاه من الظمأ، عُمش العيون من البكاء.۲
ابن میثم نیز میگوید:
قوله: من أحبّنا فليستعدّ للفقر جلباباً: أي يهییء له ذلك. و الجلباب مستعار لتوطين النفس علی الفقر و الصبر عليه، و وجه الاستعارة كونهما ساترين للمستعدّ بهما من عوارض الفقر و ظهوره في سوء الخلق و ضيق الصدر و التحيّر الّذي ربّما يؤدّي إلی الكفر كما يستر بالملحفة، و لمّا كانت محبّتهم _ عليهم السّلام _ بصدق يستلزم متابعتهم و الاقتداء بهم و الاستشعار بشعارهم و من شعائرهم الفقر و رفض الدنيا و الصبر علی ذلك وجب أن يكون كلّ محبّ لهم مستشعراً للفقر و مستعدّا له جلباباً من توطين النفس عليه و الصبر. و قد ذكر ابن قتيبة هذا المعنی بعبارة اخری.۳
سخن کیذری نیز بیشتر به صبر بر نداری و زهدگرایی اشاره دارد:
يعني فليعد وقاه مما يورد عليه الفقر و التقلل و رفض الدنيا من الحمل علی الجزع و قلة الصبر علی شظف العيش و خشونة حال.۴
2. فقر در آخرت
این قول کسانی مثل ابوعبید است.۵ دلیل ایشان در رد قول بالا این است که: ما در میان محبان اهل بیت _ علیهم السّلام _ کسانی را مییابیم که لزوماً فقیر نیستند و در فقر و
1.. الامالی؛ شرح نهج البلاغة(ابن میثم)، ج۵، ص۲۹۸.
2.. همان؛ ر.ک: نهج البلاغه، خ۱۲۱، ص۱۷۸ با اختلاف کمی در متن.
3.. شرح نهج البلاغة(ابنمیثم)، همان.
4.. حدائق الحقائق فی شرح نهج البلاغة، ج۲، ص۶۳۴
5.. غریب الحدیث، ابو عبید القاسم بن سلام، ص۴۶۶.