را میآورد که بیانگر مقصود باشد.۱ این روایت نمیتواند در تفسیر فقر به فقر در آخرت، به عنوان مؤید شمرده شود.
به دیگر سخن، «هر دو روایت به حب اهل بیت _ علیهمالسلام _ نظر دارد؛ اما روایت استعداد فقر روایتی است ناظر به طریق، و نقل حضرت امام صادق _ علیه السلام _ از روایت امام علی _ علیه السلام _ روایتی است ناظر به غایت»؛ به این معنا که امر بودن فعل روایت در نقل آن شخص «أعِدَّ للفقر جلبابا» دلالت بر طریق تشیع دارد که با ناملایمات همراه است و صبر میطلبد و وظیفه را تعیین میکند؛ یعنی پذیرش فقر با حب اهل بیت _ علیهمالسلام _ و نپذیرفتن غنا بدون حب ایشان _ علیهمالسلام _ ، اما روایتی که امام _ علیه السلام _ جایگزین آن کرده و از فعل ماضی استفاده کردند «أعددت لفاقتک جلباباً»، بر جنبه اخروی و غایی حب اهل بیت دلالت دارد و جواب شرطی است مقدر از این قرار: «فإن کنت محبًّا أعددت لفاقتک جلباباً»، و مفهوم این نگاه غایی در روایات وارد است:
حُبُ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا تَضُرُّ مَعَها سَيِّئَةٌ، وَ بُغْضُهُ سَيِّئَةٌ لَا تَنْفَعُ مَعَها حَسَنَةٌ.۲
یعنی اگر حب اهل بیت داشتی و چنان کردی که باید، نتیجه غایی آن این است که روزی که همه عریانی است و آشکار شدن سرایر، به واسطه حب اهل بیت _ علیهمالسلام _ تو را پوشش و ستر از گناهان است و از فقر و فاقه آن روز خلاصی خواهی یافت.
3. فقر، کنایه از ترک دنیا
از برخی تعابیر و شروح چنین بر میآید که فقر را کنایه از ترک دنیا و زهدگرایی گرفتهاند، ولی خودِ فقر را نپذیرفته و استدلال ابوعبید مبنی بر وجود محبان توانگر و ثروتمند را آوردهاند. لذا فقر را، فقر مادی نگرفته، بلکه کنایه بر ترک دنیا دانستهاند. ظاهراً این تفسیر با قول فقر دنیوی همپوشانی دارد، ولی اینان فقر در دنیا را رد میکنند و تنها ترک تعلق به دنیا را میپذیرنند.
بیهقی به نقل از وبری در تأیید و توجیه این احتمال میگوید:
يحتمل هذا الفقر الظّاهر، و يحتمل انّ المراد بذلك: انّ من احبّنا، و من وطّن نفسه علی مودّتنا، و عزم علی مشايعتنا، فليوطّن نفسه و ليحدّثها باستدامة العبادة للّه، طول
1.. أعددت لفاقتک جلباباً.
2.. مجمع البحرین، ج۲، ص۳۳.