احادیث داستانی از خود گذشتگی

پس از تقسیم اموال و لباس از سوی رسول خدا(ص)، فقیری دیر رسید و تنها کسی که حاضر شد سهم خود را به او بدهد امام علی(ع) بود.

الإمام الباقر(ع):

اُوتِی رَسولُ اللّهِ(ص) بِمالٍ وحُلَلٍ وأصحابُهُ حَولَهُ جُلوسٌ، فَقَسَّمَهُ عَلَیهِم حَتّی لَم تَبقَ مِنهُ حُلَّةٌ ولا دینارٌ، فَلَمّا فَرَغَ مِنهُ جاءَ رَجُلٌ مِن فُقَراءِ المُهاجِرینَ وکانَ غائِبا، فَلَمّا رَآهُ رَسولُ اللّهِ(ص)، قالَ: أیکم یعطی هذا نَصیبَهُ ویؤثِرُهُ عَلی نَفسِهِ؟ فَسَمِعَهُ عَلِی(ع)، فَقالَ: نَصیبی. فَأَعطاهُ إیاهُ.

فَأَخَذَهُ رَسولُ اللّهِ(ص) فَأَعطاهُ الرَّجُلَ. ثُمَّ قالَ: یا عَلِی، إنَّ اللّهَ جَعَلَک سَبّاقا لِلخَیراتِ، سَخّاءً بِنَفسِک عَنِ المالِ، أنتَ یعسوبُ المُؤمِنینَ، وَالمالُ یعسوبُ الظَّلَمَةِ، وَالظَّلَمَةُ هُمُ الَّذینَ یحسُدونَک ویبغونَ عَلَیک ویمنَعونَک حَقَّک بَعدی.[۱]

امام باقر(ع):

مقداری مال و لباس نزد پیامبر خدا آوردند، در حالی که اصحابش پیرامون او نشسته بودند. پیامبر(ص)، آنها را میان آنان تقسیم کرد، به طوری که حتّی یک جامه و یک دینار، باقی نمانْد. چون کار تقسیم تمام شد، مردی از فقرای مهاجران که غایب بود، آمد. پیامبر خدا، با دیدن او فرمود: «کدام یک از شما، سهم خود را به این می دهد و او را بر خویشتن، مقدّم می دارد؟».

علی(ع)، این را شنید و گفت: سهم من [مال او باشد]. و آن را به او داد.

پیامبر خدا، آن را برداشت و به آن مرد داد و سپس فرمود: «ای علی! خداوند، تو را پیشی گیرنده در امور خیر، و بسیار سخاوتمند و باگذشت از مال، قرار داده است. تو پیشوای مؤمنانی، و مال، پیشوای ستمگران است. ستمگران، همانان اند که بر تو حسد می ورزند و به تو ظلم می کنند و پس از من، تو را از حقّت محروم می سازند».


[۱]. تأویل الآیات الظاهرة: ج ۲ ص ۶۷۹ ح ۶، دانشنامه قرآن و حدیث: ج ۱ ص ۱۸۲.