نباید با افراط به عبادت، از توجه به همسر کوتاهی کرد.
مسند ابن حنبل عن عبد اللّه بن عمرو:
زَوَّجَنی أبِی امرَأَةً مِن قُرَیشٍ، فَلَمّا دَخَلَت ی جَعَلتُ لا أنحاشُ لَها مِمّا بی مِنَ القُوَّةِ عَلَی العِبادَةِ مِنَ الصَّومِ وَالصَّلاةِ، فَجاءَ عَمرُو بنُ العاصِ إلی کنَّتِهِ حَتّی دَخَلَ عَلَیها، فَقالَ لَها: کیفَ وَجَدتِ بَعلَک؟ قالَت خَیرُ الرِّجالِ ـ أو کخَیرِ البُعولَةِ مِن رَجُلٍ ـ لَم یفَتِّشِ لَنا کنفَا، ولَم یعرِف لَنا فِراشا.
فَأَقبَلَ عَلَی، فَعَذَمَنیوعَضَّنی بِلِسانِهِ فَقالَ: أنکحتُک امرَأَةً مِن قُرَیشٍ ذاتَ حَسَبٍ، فَعَضَلتَهاوفَعَلتَ وفَعَلتَ؟!
ثُمَّ انطَلَقَ إلَی النَّبِی(ص) فَشَکانی، فَأَرسَلَ إلَی النَّبِی(ص) فَأَتَیتُهُ، فَقالَ لی: أتَصومُ النَّهارَ؟ قُلتُ: نَعَم، قالَ: وتَقومُ اللَّیلَ؟ قُلتُ: نَعَم، قالَ: لکنّی أصومُ واُفطِرُ، واُصَلّی وأنامُ، وأمَسُّ النِّساءَ، فَمَن رَغِبَ عَن سُنَّتی فَلَیسَ مِنّی.[۱]
مسند ابن حنبل ـ به نقل از عبد اللّه بن عمرو [بن عاص] ـ:
پدرم، زنی از قریش را به همسری من در آورد. چون بر من وارد شد، چندان سرگرم عبادت و روزه و نماز بودم که به او اعتنا نمی کردم. عمرو بن عاص، به دیدن عروسش آمد و نزد او رفت و گفت: شوهرت را چگونه یافتی؟
همسرم گفت: بهترین مرد است ـ یا همانند بهترین شوهرهاست ـ. آغوشی برای ما نگشوده، و بستری برایمان نمی شناسد!
پدرم، به من رو کرد و شروع کرد به نکوهش کردن و زخم زبان زدن به من و گفت: من زنی خانواده دار از قریش را به همسری تو در آورده ام. آن گاه تو، به خواسته او بی توجّهی می کنی و چنین و چنان می کنی؟!
سپس نزد پیامبر(ص) رفت و از من شکایت کرد. پیامبر(ص) در پی من فرستاد و من نزد ایشان رفتم. به من فرمود: «آیا روزها را روزه می گیری؟».
گفتم: آری.
فرمود: «و شب ها را به نماز می گذرانی؟».
گفتم: آری.
فرمود: «امّا من، گاهی روزه می گیرم و گاهی نیز نمی گیرم. هم نماز می خوانم و هم می خوابم، و با زنان، همخوابگی می کنم. پس هر که از سنّت من روی گردانَد، از من نیست».
[۱]. مسند ابن حنبل: ج ۲ ص ۵۴۹ ح ۶۴۸۷، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۴ ص ۱۸.