احادیث داستانی رد امانت در هر شرایط

رد امانت به قدری مهم است که امام صادق(ع) فرمود: اگر ابن ملجم هم امانتی به من بسپارد به او بر میگردانم

مشکاة الأنوار عن عبد اللّه بن سنان:

دَخَلتُ عَلی أبی عَبدِ اللّهِ(ع) وقَد صَلَّی العَصرَ، وهُوَ جالِسٌ مُستَقبِلَ القِبلَةِ فِی المَسجِدِ، فَقُلتُ: یابنَ رَسولِ اللّهِ، إنَّ بَعضَ السَّلاطینِ یأمَنُنا عَلَی الأَموالِ یستَودِعُناها، ولَیسَ یدفَعُ إلَیکم خُمُسَکم، أفَنُؤَدّیها إلَیهِم؟

قالَ: ورَبِّ هذِهِ القِبلَةِ ـ ثَلاثَ مَرّاتٍ ـ لَو أنَّ ابنَ مُلجَمٍ قاتِلَ أبی ـ فَإِنّی أطلُبُهُ یتَسَتَّرُ؛ لِأَنَّهُ قَتَلَ أبِی ـ ائتَمَنَنی عَلَی الأَمانَةِ لَأَدَّیتُها إلَیهِ.[۱]

مشکاة الأنوار ـ به نقل از عبد اللّه بن سنان ـ:

بر امام صادق(ع) در مسجد درآمدم، در حالی که ایشان، نماز عصر را خوانده و رو به قبله نشسته بود. گفتم: ای پسر پیامبر خدا! برخی حکمرانان، ما را امین اموال قرار می دهند و آنها را به ما می سپارند، در حالی که خمس شما را نمی دهند. آیا آنها را به شما بپردازیم؟

فرمود: «به صاحب این قبله سوگند (سه بار این سوگند را یاد کرد) اگر ابن ملجم، قاتل پدرم ـ که خونخواه او هستم، چون پدرم را کشت ـ امانتی به من می سپرد، آن را به او بر می گرداندم».


[۱]. مشکاة الأنوار: ص ۱۰۷ ح ۲۴۳ و ص ۱۷۴ ح ۴۴۷، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۷، ص ۳۴۶.