احادیث داستانی آل عبا

رسول خدا(ص) پنج تن آل عبا را در این حدیث نشان داده است.

شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید عن زید بن أرقم:

کنّـا مَـعَ رَسولِ اللّهِ(ص) وهُـوَ فِی الحُجرَةِ یوحی إلَیهِ ونَحنُ نَنتَظِرُهُ، حَتَّی اشتَدَّ الحَرُّ، فَجاءَ عَلِی بنُ أبی طالِبٍ ومَعَهُ فاطِمَةُ وحَسَنٌ وحُسَینٌ(ع)؛ فَقَعَدوا فی ظِلِّ حائِطٍ ینتَظِرونَهُ، فَلَمّا خَرَجَ رَسولُ اللّهِ(ص) رَآهُم فَأَتاهُم، ووَقَفنا نَحنُ مَکانَنا، ثُمَّ جاءَ إلَینا وهُوَ یظِلُّهُم بِثَوبِهِ، مُمسِکا بِطَرَفِ الثَّوبِ، وعَلِی مُمسِک بِطَرَفِهِ الآخَرِ وهُوَ یقولُ: «اللّهُمَّ إنّی اُحِبُّهُم فَأَحِبَّهُم، اللّهُمَّ إنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَهُم، وحَربٌ لِمَن حارَبَهُم»، فَقالَ ذلِک ثَلاثَ مَرّاتٍ.[۱]

شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید ـ به نقل از زید بن ارقم ـ:

در خدمت پیامبر خدا(ص) بودیم. به ایشان در اتاقِ خود وحی می شد و ما منتظر او بودیم، تا این که گرما شدّت گرفت. علی بن ابی طالب به همراه فاطمه و حسن و حسین(ع) آمدند و در سایه دیواری به انتظار پیامبر(ص) نشستند. چون پیامبر(ص) بیرون آمد، آنها را دید و به سوی آنها رفت، در حالی که ما در جای خود ایستاده بودیم. سپس پیامبر(ص) به سوی ما آمد، در حالی که با جامه اش بر سر آنها سایه انداخته بود. یک سرِ جامه را پیامبر و سرِ دیگر آن را علی(ع) گرفته بود و پیامبر(ص) می فرمود: «خدایا! من آنها را دوست دارم. پس آنها را دوست بدار. خدایا! من با هر که با آنها آشتی در پیش گیرد، آشتی در پیش می گیرم و با هر که با آنها سرِ جنگ داشته باشد، سرِ جنگ دارم». پیامبر(ص) این سخن را سه بار تکرار نمود.


[۱]شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید: ج ۳ ص ۲۰۷، بحار الأنوار: ج ۳۷ ص ۹۵ ح ۵۸، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۹، ص ۵۲۸.