احياي «رساله اي در معناي حديث ما تردّدت» - صفحه 85

ادعامى كند؛ و فعل هم از جهت اظهار غايت قرب او و بيان شرافت او مى گويد كه چنانچه تو منى، من نيز توام. اگرچه در واقع و نفس الامر، من منم و تو تويى.
مثلا حديده محمات، كارش در مقام قرب به جايى مى رسد كه فرقى در ميانه او و نار ظاهرنيست. پس او «أنا النّار» مى گويد و نار هم از براى اظهار شرافت او در مقام قرب، تصديق او كرده قبول اتحاد مى كند؛ و مفاعيل در اين مقام مختلف اند به قدر اختلاف صفاء خود و اختلاف انفعال خود؛ و هريك در رتبه خود صادق اند. پس وزن «أنا النّار» گفتن حديده محمات، به قدر صفاى او است و نقره صافيه به قدر صفاى آن و طلاى خالص به قدر جلاء او، و الماس به قدر طاقت خود وهكذا فى كل شىء بحسبه.
و مسئله در انفعال هر شىء به فعل اللّه، بعينه همين طور است در زمانيات، به اختلاف مراتب آنها و همچنين آنچه در دهر و ملكوت و جبروت و لاهوت است تا اوّل، صادر از فعل اللّه و موجود مع وجود فعل اللّه؛ و جميعا در ادعاء خود صادق اند؛ لكن هريك به حسب خوداند، نه بحسب مافوق و ما تحت خود؛ و جميعا آيةاللّه اند و مخبر عن فعل اللّه و عن اللّه اند و حال آنكه درواقع و نفس الامر، نه فعل اللّه اند و نه ذات اللّه. بلكه عين اللّه و اذن اللّه و لسان اللّه و وجه اللّه و يداللّه و… الله اند و فعلشان فعل اللّه و امرشان امراللّه و نهيشان نهى اللّه و حبّشان حبّ اللّه و بغضشان بغض اللّه است وهكذا؛ وهكذا فى ساير الصفات الفعلية.
بلكه در حق حضرت سلطان الاولياء (عليه آلاف التحية والثناء) در زيارت صفوان، قلب اللّه الواعى ونفس اللّه القائمة فيه بالسنن ۱ فرموده اند از براى آنكه اهل محبت، در معرفت باطن، آيه سراپا هدايه «ويحذّركم اللّه نفسه»۲ را به طور معرفت نورانيه دريابند و حديث شريف «لنا مع اللّه حالات فيها نحن هو وهو نحن؛ لكن هو هو ونحن نحن» ۳ را در خزانه جان سپارند تا از باده «وسقاهم ربّهم شرابا طهورا»۴ جامى از دست ساقى كوثر ـ

1.بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۳۰ ـ ۳۳۱؛ درحديثى از حضرت امير(ع) نيز اين مضمون نقل شده است؛ التوحيد، ص۱۶۴ (ب۲۲، ح۱).

2.سوره آل عمران، آيه۲۸و۳۰

3.شرح العرشية، ج۲، ص۱۳۲؛ إيقاظ النّائمين، ص۷۱

4.سوره انسان، آيه۲۱

صفحه از 80