شرح حديث «نيّة المؤمن خير من عمله» - صفحه 117

آن به جهت كسالت و بيمارى به ايران آمد و مجددا به مشهد رفت و تا پايان عمر در آنجا ماند.آية اللّه آشتيانى، عالمى متعبد و متقى و نسبت به اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام بسيار شيفته و با اخلاص بود. در تمام اعياد و وفيات، در منزلش مراسم برگزار مى كرد و با وجود كهولت سن و بيمارى، از مردم و علما پذيرايى مى كرد و گاهى خود نيز مديحه سرائى مى كرد. توسلش بسيار بود و همچون پدرگراميش، هر روز به زيارت جامعه كبيره و ارتباط با اهل بيت عليهم السلام مداومت داشت. محضرى شيرين و اخلاقى لطيف و كلامى دلنشين داشت و در محفل درسش در مشهد و كربلا و تهران، تعداد زيادى از فضلا پرورش يافتند.

فعاليت هاى اجتماعى

زمانى كه زمزمه مشروطه خواهى در ايران برخاست و مخالفان حكومت استبدادى به تكاپو در آمدند، شيخ مرتضى آشتيانى، توجه بيشترى به مسائل سياسى نشان داد و به صف هواداران اصلاحات سياسى پيوست. مدتى پيش از صدور فرمان مشروطه، در نامه اى كه به مظفرالدين شاه نوشت، ضمن اشاره به اوضاع نابسامان كشور و ناتوانى گارگزاران حكومت، ضعف نظام سياسى را گوشزد كرد و از شاه خواست، چاره جويى كند. در بخشى از اين نامه نوشت:امروز اصلاح امور و انتظام رشته منقصمه جهات مملكت را، منحصر به اعاده معدوم و اقامه قيامت كبرى مشروطه مى دانم و... استدعاى عاجزانه از حضور مبارك همايونى... مى نمايم كه توجهى فرموده، و مرضِ عمومى مهلكِ مملكت را، كه علاج آن مشهود دعاگو شده، كه منحصر است به اِعمال ترياق مشروطيت و اجراى قانون اساسى به اصدار دست خط آفتاب نمط بر اقامه مجلس شوراى ملى، صادر شود. ۱

1.«تقاضاى مشروطيت»، حسين محبوبى اردكانى، يغما، س ۲۹، ش۴، ص ۲۴۰.

صفحه از 133