واكاوی معنای حدیث
یافتن معنای روایت و مراد حضرت مستلزم طی مراحلی متنی است. نخستین گام، فهم لغوی است و دقت به سیاق بیرونی و درونی روایت و فضای صدور روایت و نگاه معناشناسانه و جامع به جو حاکم بر روایت، و عدم نگاه بخشی به صرف کلمات موجود در روایت، بسیار مهم است:
فهم لغوی
گام نخست، رهیافت به معنای کلام، دریافت دقیق معنای واژگان کلیدی آن است؛ یعنی: استعداد، الفقر، الجلباب و التجفاف.
معنای استعداد
در نگاه نخست، به کاربرد واژه «استعداد»، معنای فراهم شدن و آماده شدن قابل برداشت و مشهور است و معمولاً در معنای لازم و متعدی به حرف جر لام کاربرد دارد؛ لذا لغتشناسان گاه از آن برای بیان معنای واژگان دیگر استفاده میکردند و مفهوم آن را روشن و بی نیاز از تفسیر میدانستند؛ به عنوان مثال، «تأهّب: استعدّ»۱ و یا «العُدَّه، بالضمّ: الاستعداد».۲
سه معنا از استعداد بر میآید، و هر سه در مجمع البحرین۳ مذکور است:
نخست: آمادگی برای پذیرش چیزی
این معنای اولیه و پرکاربرد لغت و مترادف تهیّأ و تأهّب است. طریحی گوید:
و استعد له: تهيأ، و منه الاستعداد.۴
همچنین:
البس للفقر تجفافاً أی استعدّ له.۵
و مواردی که گذشت، مثل: «تأهب: استعدّ»۶ و مانند آن، استعمال این فعل غالباً به
1.. الصحاح، ج۱، ص۸۹.
2.. همان، ج۲، ص۵۰۶
3.. مجمع البحرین، ج۳، ص۱۰۰.
4.. همان.
5.. أساس البلاغة، ص۹۵.
6.. الصحاح، ج۱، ص۸۹.