بررسی محتوایی حدیث استعداد فقر و نقد برخی از دیدگاه‌ها - صفحه 14

صورت لازم است. البته این فعل از افعالی است که هم در لازم استعمال شده است و هم در متعدی که در معانی دیگر می‌بینیم. ابن سیده دو کاربرد معنایی برای استعداد ذکر کرده است، و در یک معنا می‌گوید:

قال ثعلب: يقال استعددت للمسائل، و تعدَّدْت، و اسم ذلك: العُدَّة.۱

شاهد این معنا (معنای معروف)، این بیت ابو العتاهیه (130_210) است:


إِنّا لَنَرجو أُموراً نَستَعِدُّ لها‏ و المَوتُ دونَ الَّذي نَرجو لَمُعتَرِضُ۲

ما امید اموری را داریم که برایش آماده و مهیا می‌شویم و مرگ از پیش رو، راه را بر آنچه امید می‌بریم می‌بندد.

دوم: آماده ساختن ابزار دفع شری(آمادگی برای دفع چیزی)

استعداد در این استعمال متعدی است، در المحیط فی اللغة می‏خوانیم:

السلاح: ما استُعِدَّ للحرب.۳

مجهول داشتن فعل دال بر متعدی بودن آن است.

طریحی در این معنا می‌گوید:

و استعِدّوا للموت: أي أعِدّوا، من استفعل بمعنی أفعل، كما يقال استجاب بمعنی أجاب.۴

ابن سیده از معدود لغت‌شناسانی است که استعمال آن را در دو معنای بالا می‌‌داند:

إعداد الشيء، و اعتداده، و استعداده، و تعدُّدُه، إحضاره.۵

در این جا استعداد و إعداد در یک کاربرد معنایی، هم‌معنا گرفته شده است و متعدی بذاته. لذا هر چند کاربرد متعدی این فعل در معنای احضار و اعداد بسیار کم و حتی در کتب لغت، تا حدی مغفول و مهمل است، ولی قابل استخراج است.

با استقصایی نسبی در دواوین شعر دوره‌‏های نخست کمتر شاعری را یافتیم که این

1..‏ المحکم و المحیط الأعظم، ج۱، ص۸۱.

2..‏ دیوان ابی العتاهیه، ص۲۳۸.

3.. المحیط فی اللغة، ج۲، ص۴۸۵.

4..‏ مجمع البحرین، همان.

5..‏ المحکم و المحیط الأعظم، ج۱، ص۸۱.

صفحه از 30