بررسی محتوایی حدیث استعداد فقر و نقد برخی از دیدگاه‌ها - صفحه 15

معنا را برای استعداد به کار بسته باشد، ابن الرومی(221_283) می‌گوید:۱


كأنّني بكَ قد قابلتَ نائِرَتيبالخرق تخبطُ فيه خَبطَ العَميتِ
كمُتَّقٍ لَفحَ نارٍ يَستَعِدّ لهابالجهلِ دِرعَينِ مِن نِفطٍ و كبريتِ۲

همچون کسی که از شراره آتش پرهیز دارد و از آن دوری می‏جوید و از روی نادانی [ برای مقابله با آن] دو زره یکی از نفت و دیگری از کبریت(گوگرد) آماده می‏کند.

و در بیتی دیگر:


و هل يستعدُّ الرِّشاءَ امرؤٌلِوِردِ الفراتِ إذا ما فَهُق۳

و آیا کسی برای آب گرفتن از فرات در هنگام پر‌آبی و سرریز شدن آن، ریسمان فراهم می‌کند؟!

و در جای دیگر می‌خوانیم:


رأيتُكمْ تستعدُّون السلاحَ و لاتقاتلون و لا يُحمی لكم سَلَبُ۴

می‌بینم که شما سلاح و جنگ‌افزار فراهم می‌آورید ولی بدان نمی‌رزمید و [لذا] از تاراج دشمن بازداشته نمی‌شوید.

سوم: درخواست فراهم شدن چیزی

این معنا از معنای نخست جدا نیست و تنها متضمن معنای طلب نیز است. طریحی این معنا را ضمن معنای إفعال برای استفعال بیان می‌کند:

أو تكون للطلب أي اطلبوا العدة للموت.۵

این معنا با متونی که استعداد را به معنای إعداد دانسته‏اند نیز تطبیق دارد. این دو

1..‏ بدیهی است که ما در اینجا به دنبال استشهاد و احتجاج به شعر در لغت نیستیم که به دوره شاعر (قرن سوم) ایراد گرفته شود و این که وی پس از ابراهیم بن هرمه (م۱۵۰ق) است و وی آخرین شاعری است که پیش از دوره فساد در لغت است و شعرش قابل استناد و احتجاج است، به این موضع از مقاله مرتبط نیست. در کتب لغت بسیار می‌بینیم که به شعر شاعران پس از وی استناد کرده‏اند. در حقیقت، سبب ذکر شعر وی نه برای احتجاج، که به عنوان شاهدی از کلام عرب و مؤیدی دیگر بر استعمالی است که در کتب لغت بدان اشاره شده و این حدیث آن را در بر دارد؛ هر چند کاربرد آن گسترده نباشد.

2..‏ دیوان ابن الرومی، ج۱، ص۲۴۵.

3..‏ همان، ج۲، ص۴۸۸.

4..‏ همان، ج۱، ص۱۶۳.

5..‏ مجمع البحرین، همان.

صفحه از 30