معنا رابطه نزدیک با هم دارند و جایگزینی یکی با دیگری ممکن است. اما شاهد این معنا در شعر، چه بسا این قول عمرو بن معدی کرب باشد؛ گرچه دو معنای پیشین نیز دور نیست:
كلُّ امرئٍ يجرِي إلیيومِ الهِياجِ بما استعَدَّا۱
_ هر کس با آنچه (جنگ افزار و...) فراهم آورده به روز کارزار میشتابد (فاعل «استعد» ضمیر عائد به «کل امرئ» و استعدّ: أعدّ).
_ هر کس به روز کارزار میشتابد با آنچه جنگ فراهم آوردنش را اقتضا میکند (فاعل «استعد» ضمر عائد به «یوم الهیاج» و استعدّ: طلب إعداد شیء).
مرزوقی در شرح آن میگوید:
هذا كما قيل في المثل: قبل الرماء تُملَأ الكنائنُ، فيقول: كل رجلٍ يجري إلی يوم الحرب بما أعده و استعده. و الضمير من صلة ما محذوفٌ استطالةً للاسم. و يجوز أن يكون استعد فعلاً ليوم الهياج لا لكل امرئ، و يكون معناه بما كلّف يومُ الهياج أن يُعَدَّ له. يقال: استعددته كذا، أي سألته أن يعد.۲
این معنا در این بیت قابل قبول است، ولی در صورت پذیرش آن برای روایت، نیازمند تقدیر گرفتن مفعول به اول خواهیم بود که در بحث از اعراب بدان اشاره خواهد شد.
آنچه در تفسیر فقر در دنیا مقصود است، معنای نخست است؛ یعنی برای پذیرش فقر آماده شوید یا به عبارت بهتر، پوششی برای پذیرش فقر فراهم آورید، و در تفسیر فقر در آخرت معنا چنین است که پوششی از ثواب برای دفع و جبران فقر در روز جزا فراهم کنید.
نکته: استعداد، در همه این معانی به گونهای دربردارنده معنای طلب است و مفهوم اصلی باب استفعال در معانی مختلف آن قابل مشاهده است. این مفهوم در استعداد دو حیث دارد: الف) طلب درونی به معنای طلب عُدّه و ابزار باطنی و آمادگی درونی و قلبی، ب) طلب بیرونی به معنای طلب از کسی برای فراهم کردن عُدّه. و این هر دو حیث طلب، دو گونه را در برمیگیرد: 1. طلب عُدّه برای تحمل چیزی، 2. طلب عده برای رویارویی با چیزی.
1.. شرح دیوان الحماسة، ج۱، ص۱۷۷.
2.. همان.