نکته: اگر در این روایت تاریخی _ که در تأیید وجه راجح نقل شد _ ایراد وارد شود که روایت استعداد فقر کلی است و این نمونه جزئی نمیتواند شاهدی بر یک برداشت تلقی گردد، در پاسخ باید گفت: این که ظاهر روایت استعداد فقر، دلالتی کلی دارد، درست است، اما دلیل نمیشود که نتوان برای تأیید وجهی از تفسیر آن (فقر در دنیا)، روایاتی یا گزارشهایی تاریخی را نقل کرد که دلالات جزئیه دارند و به یک واقعیت خارجی اشاره میکنند، زیرا عموم دانستن دلالت این حدیث، منافی این نیست که در واقعیت و عینیت، شواهدی جزئی بر صحت آن قابل ارائه باشد، بلکه برعکس تنها راه اثبات فقر در دنیا اشاره به مصادیقی برای این امر کلی است.
از سوی دیگر، معنای کلی بودن دلالت در حدیث استعداد فقر، این نیست که باید همیشه مصداق برای همه افراد محب و شیعه ائمه _ علیهمالسلام _ داشته باشد، بلکه حکایت از آمادگی برای فقری است هدفدار که بحث شد.
3. شیخ مفید روایتی به نقل از اصبغ بن نباته نقل میکند که در آن حضرت امیر _ علیه السلام _ به شخصی که شیعه بودنش را تأیید و تصدیق فرمودند، چنین توصیه کردند:
...فَاتَّخِذْ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً، فَوَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ _ صلی الله علیه و آله _ يَقُولُ: الْفَقْرُ أَسْرَعُ إِلی مُحِبِّينَا مِنَ السَّيْلِ مِنْ أَعْلی الْوَادِي إِلی أَسْفَلِهِ؛۱
برای فقر تنپوشی برگیر، که به آن که جانم در دست اوست سوگند، از رسول خدا _ صلی الله علیه و آله _ شنیدم که فرمود: فقر سوی دوستداران ما شتابندهتر میآید تا سیل از فراز وادی به سوی پستیاش.
و این روایت الفاظی مشابه روایت مورد بحث دارد و بسیار بدان نزدیک است؛ گویی یک روایت بودهاند با دو لفظ، ضمن این که دلیلی بر نقل معنای آن وجود ندارد، و این روایت شاهد و مؤیدی است بر مفهوم روایت نخست.
4. در روایتی از امام محمد باقر _ علیه السلام _ به تفصیل، مصیبت وارد شده بر اهل بیت و دوستداران و شیعیان ایشان آمده است که مصایب اهل بیت پیامبر و شیعیان ایشان را از لحظه وفات پیامبر _ صلی الله علیه و آله _ بیان میفرماید. غصب خلافت و خیانت کوفیان زمان امیر مؤمنان و نیز پیمانشکنی یاران امام حسن و سرانجام شهادت او و شهادت جانگداز حسین _ علیه السلام _ پس از آن که بیست هزار تن از اهل عراق برایش