نگاهی به وجوه اعرابی روایت
در بررسی اعرابی و ترجمهای این روایت، تنها نقطه محل بحث و تفاوت، در تعلیل نصب جلبابا یا تجفافا است که بسته به مفهوم و معنایی که برای استعداد در نظر گرفته شود متفاوت خواهد بود، و این امر در اقتران ترجمه و اعراب و مفهوم متون بسیار اهمیت دارد، در اینجا اساس را معانی استعداد قرار میدهیم و بر این اساس اعراب روایت را بررسی میکنیم:
معنای نخست
بر اساس نخستین معنا و پرکاربردترین استعمال «استعداد»، یعنی تاهب و آمادگی چیزی را یافتن که لازم است و تنها با حرف جر لام همراه میشود، نصب «جلبابا» به سه صورت قابل توجیه است که به ترتیب قوت آن در نظر نگارنده ذکر میشود:
الف) مفعول به برای حال محذوف و بحث تضمین نحوی: چه بسا بهتر این باشد که «یستعدّ» را متضمن معنای «اتخاذ» گرفت و معنا چنین شود:
«فلیستعدّ للفقر متخذًا جلبابا» و بحث تضمین باب گسترده و درازدامنی دارد که در نصوص عربی، کاربرد فراوان داشته و قابل پیگیری است.۱ در این صورت، علاوه بر افزودن بار معنایی لفظ، همراه بودن ایجاز در کلام، و بینیاز بودن از تقدیرهای متکلفانه، نیازی به تبدیل معنای استعداد از کاربرد اصلی آن به موارد دیگر نخواهد بود.
ب) منصوب به نزع الخافض: بدین معنا که بوده است: «من الجلباب» و «من» حذف شده و جلباب منصوب شده است.
ج) حال برای الفقر: در این حالت، حال از نوع جامد مؤول به مشتق خواهد بود، زیرا در آن مفهوم اصالت است؛ یعنی اصل فقر را بیان میکند. البته در اینجا به مجاز و در آیه مبارکی که در ذیل میآید، به حقیقت.
در این دو وجه، «جلبابا» در روایت شبیه «طینا» در این آیه قرآن کریم است: ... قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طیناً.۲
البته تمییز گرفتن جلبابا برای رفع ابهام از استعداد نیز چندان دور از مفهوم نیست، گویی رفع ابهام از چگونگی استعداد برای فقر میکند، و بر این اساس جلبابی از فقر معنا
1.. بحث کوتاهی از تضمین، به مناسبتی در مقاله «جلوههایی از آیین سخنوری در دستور سخن نهج البلاغه» به قلم نگارنده در مجله علوم حدیث شماره ۴۹ و ۵۰ ذکر شده است.
2.. سوره اسراء، آیه ۶۱.