احادیث داستانی دفاع از پیامبر(ص) در جنگ احد

دفاع جانانه ی امام علی(ع) از رسول خدا(ص) در این ماجرا آمده است.

الإرشاد عن عمران بن حُصَین:

لَمّا تَفَرَّقَ النّاسُ عَن رَسولِ اللّهِ(ص) فی یومِ اُحُدٍ، جاءَ عَلِی مُتَقَلِّدا سَیفَهُ حَتّی قامَ بَینَ یدَیهِ، فَرَفَعَ رَسولُ اللّهِ(ص) رَأسَهُ إلَیهِ فَقالَ لَهُ: ما لَک لَم تَفِرَّ مَعَ النّاسِ؟ فَقالَ: یا رَسولَ اللّهِ، أأرجِعُ کافِرا بَعدَ إسلامی؟! فَأَشارَ لَهُ إلی قَومٍ اِنحَدَروا مِنَ الجَبَلِ، فَحَمَلَ عَلَیهِم فَهَزَمَهُم. ثُمَّ أشارَ لَهُ إلی قَومٍ آخَرینَ، فَحَمَلَ عَلَیهِم فَهَزَمَهُم. ثُمَّ أشارَ إلی قَومٍ، فَحَمَلَ عَلَیهِم فَهَزَمَهُم.

فَجاءَ جَبرَئیلُ(ع) فَقالَ: یا رَسولَ اللّهِ، لَقَد عَجِبَتِ المَلائِکةُ وعَجِبنا مَعَهُم مِن حُسنِ مُواساةِ عَلِی لَک بِنَفسِهِ!

فَقالَ رَسولُ اللّهِ(ص): وما یمنَعُهُ مِن هذا وهُوَ مِنّی وأنَا مِنهُ! فَقالَ جَبرَئیلُ(ع): وأنَا مِنکما.[۱]

الإرشاد ـ به نقل از عمران بن حصین ـ:

در روز اُحُد، چون مردم از گرد پیامبر خدا پراکنده گشتند، علی(ع) در حالی که شمشیرش را به کمر بسته بود، آمد و در برابر پیامبر(ص) ایستاد. پیامبر خدا سرش را به طرف او بلند کرد و فرمود: «تو چرا با مردم، فرار نمی کنی؟».

گفت: ای پیامبر خدا! آیا پس از مسلمان شدنم، به کفر باز گردم؟!

پس پیامبر(ص) عدّه ای را که از کوه [اُحُد] پایین می آمدند، به او نشان داد. علی(ع) بر آنان تاخت و تار و مارشان کرد. پیامبر(ص) گروه دیگری را به او نشان داد و علی(ع) به آنان نیز یورش برد و هزیمتشان داد. پیامبر(ص) گروهی دیگر را نشانش داد و علی(ع) بر آنها نیز حمله برد و فراری شان داد.

در این هنگام، جبرئیل(ع) آمد و گفت: ای پیامبر خدا! فرشتگان و همچنین ما از این همه مواسات (فداکاری) علی برای تو، شگفت زده شده ایم!

پیامبر خدا فرمود: «چرا چنین نکند، در حالی که او از من است و من از اویم؟».

جبرئیل(ع) گفت: و من نیز از شما دو هستم.


[۱]. الإرشاد: ج ۱ ص ۸۵، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۴ ص ۲۸۴.