قضیه ی وصف امام علی(ع) به «لا سَیفَ إلّا ذُوالفَقا رِ ولا فَتی إلّا عَلِی» در این حدیث آمده است.
تاریخ الطبری عن عبید اللّه بن أبی رافع عن أبیه ـ فی ذِکرِ غَزوَةِ اُحُدٍ ـ:
لَمّا قَتَلَ عَلِی بنُ أبی طالِبٍ(ع) أصحابَ الأَلوِیةِ، أبصَرَ رَسولُ اللّهِ(ص) جَماعَةً مِن مُشرِکی قُرَیشٍ، فَقالَ لِعَلِی(ع): اِحمِل عَلَیهِم، فَحَمَلَ عَلَیهِم، فَفَرَّقَ جَمعَهُم وقَتَلَ عَمرَو بنَ عَبدِ اللّهِ الجُمَحِی.
قالَ: ثُمَّ أبصَرَ رَسولُ اللّهِ(ص) جَماعَةً مِن مُشرِکی قُرَیشٍ، فَقالَ لِعَلِی(ع): اِحمِل عَلَیهِم، فَحَمَلَ عَلَیهِم، فَفَرَّقَ جَماعَتَهُم وقَتَلَ شَیبَةَ بنَ مالِک أحدَ بَنی عامِرِ بنِ لُؤَی.
فَقالَ جِبریلُ(ع): یا رَسولَ اللّهِ، إنَّ هذِهِ لَلمُواساةُ. فَقالَ رَسولُ اللّهِ(ص): إنَّهُ مِنّی وأنَا مِنهُ. فَقالَ جِبریلُ: وأنَا مِنکما.
قالَ: فَسَمِعوا صَوتاً:
لا سَیفَ إلّا ذُوالفَقا رِ ولا فَتی إلّا عَلِی.[۱]
تاریخ الطبری ـ به نقل از عبید اللّه بن ابی رافع، از پدرش، در یادکرد از جنگ اُحُد ـ:
چون علی بن ابی طالب(ع) پرچمداران [سپاه دشمن] را به قتل رساند، پیامبر خدا چشمش به گروهی از مشرکان قریش افتاد. به علی(ع) فرمود: «به اینان حمله کن».
علی(ع) بر آنان تاخت و آنها را از هم پراکنده ساخت و عمرو بن عبد اللّه جُمَحی را کشت.
پیامبر خدا، چشمش به گروه دیگری از مشرکان قریش افتاد و به علی(ع) فرمود: «به اینها حمله کن».
علی(ع) بر آنها یورش برد و تار و مارشان کرد و شیبة بن مالک (یکی از فرزندان عامر بن لُؤَی) را به قتل رساند.
جبرئیل(ع) گفت: ای پیامبر خدا! به راستی که مواسات (فداکاری)، این است!
پیامبر خدا فرمود: «او از من است و من از او هستم».
جبرئیل(ع) گفت: و من هم از شما دو تا هستم.
مردم صدایی شنیدند:
شمشیری جز ذو الفقار نیست
و جوان مردی جز علی نیست.
[۱]. تاریخ الطبری: ج ۲ ص ۵۱۴، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۴ ص ۲۸۶.